نیایشگاه پیر سبز، عاشقانش را فراخواند

چهارشنبه 5 اردیبهشت 1403





نیایشگاه پیر سبز، عاشقانش را فراخواند



 

 

 






تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی، بخش میراث معنوی سیاوُش آریا*


 

نیایشگاه پیر سبز ، عاشقان خود را بار دیگر فرا خواند تا شیفتگانش از جای جای این سرزمین و از راه های دور و نزدیک، دل در گِرو مهرش نهاده و آرام آرام با دلدار خود، دلبری کنند.


به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، نیایش همگانی و سالانۀ پیرسبز یا همان چَک چَک، چند روزی است که آغاز شده و دلدادگان و شیفتگان پیر، باز هم در سالی دیگر به سراغش آمده تا با دل سپردن به دلدار خویش، آرزوی تندرستی و شادکامی و خوشبختی را برای مردمان جهان و سرزمین سِپَند (مقدس) ایران کرده و با پروردگار جان و خرد که همان اهورامزدا است، راز و نیاز کنند و دل در گِرو پیر نهاده  و آرام گیرند، و چه اندازه زیباست این دلدادگی و دلبری.

سخن گفتن با اهورامزدای جان و خرد با اندیشه ای نیک و با دلی پاک و آراسته. دل های بی آلایشی که غرق در راز و نیاز است و با دستانی به سوی بالا و رو به روی آتش و روشنایی، می جویند راستی را، نور را، هستی و هر آن چه، نیکو است را. و چه چیزی و نمازی بالاتر از این، می توان یافت. در این جایگاه وَرجاوند، بی گمان یکی از زیباترین صحنه های دلدار و دلبر (عاشق و معشوق) در جهان هستی رقم می خورد و چه زیباست و نیک، این راز و نیاز و فلسفۀ آیین نیایش سالانه و همگانی در پیرسبز.

 

پیرسبز کجاست؟

 

نیایشگاه پیرسبز در 68 کیلومتری شمال باختری (غرب) یزد و نزدیکی روستای شریف آباد و در 45 کیلومتری شهر اَردکان در دامان کوهی قرار گرفته است که هم میهنان زرتشتی بنا بر باورهای خویش هر ساله از تاریخ 24 خوردادماه (اَشتاد روز، گاهشمار اوستایی) تا 28 خوردادماه (اَنارام روز) به زیارت آن رفته و به راز و نیاز با پروردگار جان و خرد می پردازند.

 

پیرسبز چیست؟

 

پیر در فرهنگ ایرانی و آیین مهر، واپسین مقام از مقام های هفت گانه است و در ادب پارسی به ویژه در سروده های حافظ شیرازی، این بزرگمرد اندیشمند بازتاب گسترده و ویژه ای دارد. با این همه، دیدگاه های ناهَمسانی برای واژۀ «پیر» وجود دارد که منظور از «پیر» چه کسی است و به چه چیزی اشاره دارد و آن مکان چه می تواند باشد.

در این جُستار برآن نیستیم که به واژۀ «پیر» پرداخته و به واکاوی و بررسی آن بپردازیم. اما چند دیدگاهی که در میان پیروان آیین مَزدیَسنا (زرتشت) وجود دارد را بررسی خواهیم کرد. جدا از افسانه های تاریخی و استوره های برجای مانده و باورهای دینی، برخی از موبدان و اندیشمندان زرتشتی، پیرسبز را همان نیایشگاه های مهر و ناهید در اواخر دورۀ ساسانی می دانند که فرزندان ایران در روزگار ستم و ستیز تازیان و در دورۀ اسلامی و برای حفظ و پاسداشت آن ها، نام های دیگری به چنین مکان هایی داده اند که دکتر موبد کورش نیکنام نیز، چنین دیدگاهی دارند.

برخی از موبدان نیز، این مکان را وابسته به دورۀ ساسانی ندانسته و این جایگاه را مکانی برای گِردهمایی ها و راز و نیازهای زرتشتیان در اوایل دورۀ اسلامی که مورد خشم و ستم بیگانگان بوده، می دانند که آرام آرام به شکل امروزین در آمده است. ولی برخی دیگر و بیشتر پیروان آیین مزدایی، هنوز همان باورهای دیرینه و سنتی را حفظ کرده و داشته و این مکان را پناهگاه یکی از شاهدخت های یزدگرد سوم، واپسین پادشاه ساسانی می دانند!

شوربختانه تا کنون پژوهش و بررسی های علمی و باستان شناسانه ای در این زمینه انجام نگرفته است و نمی توان با استواری و محکمی در این باره سخن گفت و جا دارد تا جامعۀ زرتشتی به این موضوع ورود پیدا کرده و اگر سند، دست نوشته ای کهن و ... وجود دارد دست کم برای آگاهی درونی جامعۀ خویش، چاپ و پخش کند و دست به روشنگری زند.

اما با این همه، نگارنده پیشنهاد دیگری دارد و این که، پیرسبز یک نیایشگاه با کاربری آیینی در اواخر دورۀ ساسانی (پس از خسرو پرویز) یا اوایل دورۀ اسلامی بوده است و برای دور از دسترس بودن بیگانگان و مورد ستم و ستیز قرار نگرفتن دشمنان، در جایی خلوت و آرام در دامان کوه برای نیایش و راز و نیاز برپا شده است. همچنین نباید موضوع اِشکفت (غار) بودن و چکه چکه کردن آب در آن را از نظرها پنهان داشت که با باورهای کهن و آیینی بخشی از ایرانیان باستان در پیوند بوده است.

به هر روی، پیرسبز هر چه باشد و نباشد یک نقطۀ مشترک در میان همۀ افراد دارد و آن دل سپردن به دلدار خویش و راز و نیاز به درگاه اهورامزدای جان و خرد و غرق در اَندیشه بودن و آرام گرفتن است که یکی از زیباترین صحنه های وَرجاوند و مینُوی (معنوی) و پارسایی را به نمایش می گذارد و هر ساله به زیارت آن می روند.


 

پیشنهادی برای ثبت در میراث معنوی سازمان میراث فرهنگی

 

نگارنده پیشنهاد می کند که انجمن زرتشتیان تهران با همکاری دیگر انجمن ها، آیین های نیایش سالانه و همگانی در استان یزد همانند پیرسبز، پیرهریشت و ... را در یک پرونده با مستندات تاریخی و علمی به عنوان میراث معنوی یا همان میراث ناملموس زرتشتیان در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به ثبت ملی رسانیده تا افزون بر حفظ و پاسداشت همیشگی آن، برای همۀ مردم شناخته شود. همچنین پس از ثبت ملی، می توان پیگیر ثبت جهانی آن در سازمان یونسکو شد تا یکی از زیباترین و وَرجاوندترین آیین های مردمی و مینُوی ایرانیان به جهانیان شناسانده شود.


 

اجرای گاهان بار تندرستی در پیرسبز

 

در پسین گاهان روز پنج شنبه 23 خوردادماه، گاهان باری برای تندرستی همه و به یاد همۀ نیک اندیشان و دِهشمندان و نیاکان و درگذشتگان از سوی موبدیار بهروز نجمی و با باشَندگی (حضور) دکتر اسفندیاراختیاری، نماینده زرتشتیان در خانۀ ملت (مجلس) و دیگر مهمانان در پایین در ورودی نیایشگاه پیرسبز برگزار شد.

نیایش همگانی و سالانۀ پیرسبز، بی گمان فرصتی است برای آرامش و راز و نیاز و بیشتر اندیشیدن در فلسفۀ هستی و رازهای آفرینش.

باشد که اهورامزدای جان و خرد و ایزدان وی، همواره پشتیبان و نگاهبان این سرزمین وَرجاوند باشند و بار دیگر ایران ققنوس وار از خاکستر آتش در آید و فرهنگ باشکوه و دیرینۀ آن سر برآورد و ایران به جایگاه راستین و برازندۀ خویش برسد. ایدون بادا و ایدون ترج باد!

 

 

نگاره های زیر را که در تاریخ 23 و 24 خوردادماه گرفته شده است را ببینید :


 


برگزاری آیین گاهان بار در پایین پله های ورودی نیایشگاه پیر سبز در پسین گاه پنج شنبه 23 خوردادماه


باشندگی دکتر اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس در آیین گاهان بار و موبدیار بهروز نجمی


لُرک که از هفت میوه خشک تشکیل شده و در آیین های گوناگون به ویژه گاهان بارها استفاده می شود


پوشش زیبای بانوان زرتشتی در هنگام برگزاری آیین گاهان بار و بالا بردن یک انگشت به نشانه یکتایی پروردگار


زیبایی های بی شمار پیر سبز، می طلبد مسوولان بیشتر به آن رسیدگی کنند


گرمابه ای که دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد و جا دارد مسوولان اندیشه ای برای آن کرده و بهسازی انجام دهند


حوض دایره ای شکلی که چندی است در کنار خیله ها برپا شده و زیبایی ها را دوچندان کرده است


آیا این گرامی بانو با دیدن کوه های سر به آسمان کشیده و زیبایی های منطقه، غرق در اندیشه رازهای هستی، نیست؟


درخت چناری که بیش از 1000 سال است از میانه نیایشگاه برآمده و از سقف هم بیرون زده است


پیر سبز در شب هنگام نیز، نمود دیگری دارد و دیدنی است


چکه چکه های آبی که از درزهای سنگها بیرون می ریزد و مردم آنرا سپند دانسته  و از همین روی به پیر سبز، چک چک هم می گویند


در درون نیایشگاه و پیرامون آتشدان، هرکس در گوشه ای بر روی زمین نشسته و به راز و نیاز با پروردگار خود سرگرم است



هر کس به طریقی و با دیدۀ دل، به نیایش می پردازد و آتش ورجاوند همچنان فروزان است


بانوی سالخورده زرتشتی که به تنهایی در گوشه ای نشسته و بی گمان با پروردگار خود خلوت کرده است







 

*پژوهشگر تاریخ و میراث فرهنگی خبرنگار آزاد راهنمای گردشگری کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1398/03/28
بازدید : 2649


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید