گفت وگو با خوانندۀ«گنج بادآورد»

جمعه 10 فروردین 1403





گفت وگو با خوانندۀ«گنج بادآورد»



 

آرزودارم چنگ ایرانی زنده شود

 



 


 

تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه فرهنگ وهنر،بخش خُنیاگری-سیاوُش آریا*

 

«یسنا»ازانگشت شماربانوان هنرمندایرانی است که دل درگِرو،میهن داردوسرزمینش را عاشقانه دوست دارد.موسیقی ریشه دارایرانی را می شناسدو به آن عشق می ورزد.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان،«بانو،یسنا»ازچهره های جوان وشناخته شدۀ موسیقی ایرانی است که ازپیشگاه(محضر)استادانی مانند،«بانو،پریسا»،محسن کرامتی،شهرام ناظری،حسن کسایی بهره برده است.اوازکودکی درخانواده ای فرهنگ دوست پرورش یافته و به گفتۀ خودش،آوای خوش درخانوادۀ مادری اش وجودداشته است.وی افزون برخوانندگی که با آوای خوش ودلاویزهمراه است،پژوهش هایی رادرپهنۀ(عرصه)موسیقی ایرانی انجام داده و جُستارهای(مقالات)فراوانی را نگاشته است.


گفت وگوی زیر،دریکی ازروزهای گرم شهریورتهران،با فروتنی وشیوایی کلام اوکه گرمی هوا رادگرگون کرده و انگارکه نسیمی وزیده باشد،انجام شده است:

پیش ازهرچیز،ازفعالیت ها وکارهایتان بگوییدو راهی راکه تا به امروزبرای رسیدن به موسیقی ایرانی پیموده اید.

درسال های 71تا 73ردیف "محمود کریمی"را نزد«بانو،پریسا»درمرکزحفظ واشاعۀ موسیقی درخیابان ویلاکه هم اکنون دانشگاه شده است فراگرفتم.پس ازآن نزد،محسن کرامتی رفته و شیوۀ" قُدما"را آموختم.سپس ازسال 79 نزداستاد،شهرام ناظری رفتم که دوره های بداهه خوانی و نکات فراوانی ازموسیقی وآوازرا فرا گرفتم و به بسیاری از پرسش هایم پاسخ داده شد.

درهمین هنگام بودکه پژوهش برروی مکتب های آوازی راآغاز کردم وبه همین انگیزه به دنبال پیوندی بااستاد،حسن کسایی بودم که استادناظری درتیرماه 85 مرابه ایشان معرفی کردند.به پیشگاه استادرفتم و ایشان پس از شنیدن آوای(صدای)من،آوازی درمایۀ شوشتری خواندند و نواختندو از من خواستندکه آن را فراگیرم(آلبومی که بنا است به زودی آماده شود،همین آوازی است که به یاداستاد خوانده ام).

آشنایی با استادکسایی و رفتن به نزداو، نقطۀ بازگشتی(عطفی)درزندگی هنری من بودو مرابه آوازدلبسته ترکردکه تا امروز نیزدنباله دارد.

بخش دیگری ازپیشرفت درزندگی هنری ام،درسال 81 دربنیاد نیشابوررخ دادکه نزداستاد، فریدون جُنیدی بود.این پیوندانگیزه ای شدتا شش سال درانجمن شاهنامه خوانی استاد باشم.درکنارآن نیزدربنیاد نیشابور،مقدمات زبان پهلوی را آموختم وکوشش های فرهنگی و فراگیری آیین های کهن درمن انگیزه ای به وجودآوردکه دست آویزی(سبب)شدتا آلبوم«گنج بادآورد»که نخستین کارهنری من بودپدیدآید.این اثردرزمستان 89 درمونترال کانادادرانتشارات زاگرس گسترده(منتشر)شد.افزون برآن آلبوم«چاوَرِی»(چشم به راه)کُردی به آهنگ سازی و تنظیم آزادمیرزاپوردرنروژ،موسسه "هَزارآواز"پخش شده است که چندتا ازآهنگ های آن وهمچنین گنج بادآورددرفضای مجازی موجود است.



 

ازچه زمانی به موسیقی روی آوردید.

من ازچهارسالگی می خواندم.درخانواده مادری ام آوای خوش وجودداشت،مادربزرگ ومادرم ودو تاازخاله هایم این هنررادارا بودندو پسرخواهرم(شاهین بدره)ازخوانندگان گروه کُرآقای شفقی نژاداست.واین هنردرخانواده ماارثی است.استاره(جِرَقه)سپسین درکارمن،استادفریدون جنیدی بودندکه شوَند(باعث)آن شدکه پیشرفت بیشتری داشته باشم ومراتشویق کردندکه آهنگ بسازم.ازهمین روی یک گروه خُنیاگری(موسیقی)شاهنامه خوانی دربنیادنیشابوربه وجودآمدکه من سرپرست آن بودم.دستاوردآن نیزچنداجرادرکوی دانشگاه و شهرباستانی شوش درسال 82 بودکه بسیارمورداستقبال قرارگرفت و من وامداراستاد جنیدی هستم.

آیادرزمینۀ دیگری ازهنرفعالیت داشته ایدویا دلبستگی دارید.

به کارهای دستی بسیاردلبستگی(علاقه)دارم وبرای دل خودم هم کارهایی انجام داده ام.

دوست ندارید آن را دنبال کنید.

بسیاردوست دارم،به ویژه آیینه کاری را دوست دارم یادبگیرم ودنبال کنم.کاربرروی پارچه(مخمل، سِرمه دوزی، پولک، مُنجُق) هم انجام داده ام.

سازی که بیشتر به آن وابسته ودلبسته ایدچیست.

به همۀ سازهای ایرانی دلبسته ام.باسه تاروتنبک آشنایی دارم.اما آرزودارم چنگ ایرانی زنده شود وآن را فراگیرم.

«بانو،یسنا»درکجای راه موسیقی ایرانی است.

نمی خواهم بگویم درکجای راهم، زیراآن را بایدمردم بگویند،ولی راه درازی برای موسیقی ایرانی ومن درپیش است.

آیا اجرایی در برون ازمرزهای کشورداشته اید.

درسال 87 درپاریس وآلمان اجرا(کنسرت)داشتم و موسیقی چندناحیه ازایران( فولکورکردی،لری،بختیاری و گیلکی)را اجرا کردیم.

به گونۀ کُربود.

نه،تک خوانی بودو مورداستقبال بسیار قرارگرفت،ولی بنابرشوَندهایی(دلایلی)به گونه آلبوم درنیامد.همچنین درشهریور سال 92 از سوی یک انجمن فرهنگی برای اجرای موسیقی درشهر"اسلو" به نروژ رفتم.

 


  

جایگاه بانوان رادرموسیقی امروزایران چگونه می بینید.

درزمینۀ نوازندگی بسیارپیشرفت وجودداشته وخوانندگان خوبی هم داریم.اما شوربختانه کمترتک خوانی است.اگر بانوان خواننده وارد موسیقی ایرانی شوندآن زمان یک تعادل میان زن ومردبه وجودمی آیدومی توانیم بگوییم چه کسی ودرچه جایگاهی قراردارد.امروزه هر موسیقی دان و آهنگسازایرانی،کارهایش را چه درآلبوم و چه سریال و چه فیلم،برای اجرا،به خوانندگان مرد،می سپارد.اگر زمینه ای فراهم آیدو بانوان هم وارد گُود شوندآن زمان همه چیزروشن می شودومردهاتنهایی جایگاه نخست را به دست نمی آورند.

موسیقی ایرانی امروزراچگونه می بینید.

موسیقی ایرانی شامل موسیقی دستگاهی و محلی ونواحی است،که هرکدام جایگاه وشنونده خودرادارد.اما شوربختانه امروزه کمتردستگاه هایی مانند،همایون یا آوازبیات ترک(زند)ویا آوازافشاری درآثار هنرمندان شنیده می شود و من بیم از آن دارم که درچنددهۀ آینده این نغمه ها کم کم فراموش شوند.

به تازگی موجی ازموسیقی تلفیقی درایران به راه افتاده است.دیدگاه تان دراین باره و موسیقی تلفیقی چیست.

من دو قطعه موسیقی تلفیقی اجرا کرده ام،یکی با نیما مهندسان و دیگری بارضا آبایی که نیمه سنتی بود.اما آن چیزی که من اجراکردم و خواندم کاملاسنتی بود.ازدیدمن بهترین کارهای تلفیقی کارهای رامین ترکیان است.بااین وجودبهانه ای(دلیلی)نمی شودکه هرکسی بدون آگاهی ودانش و زمینه موسیقی بخواهدسازهای غربی و ایرانی راکنار هم بچیندو بگویدکارتلفیقی انجام داده است.به گمان من بسیارکسانی که هم اکنون ازاین روش بهره می برند به دنبال موج راه افتاده و موسیقی آن ها چنگی به دل نمی زند.

امروزه موسیقی نامیده شده به زیرزمینی رواج وگسترش پیدا کرده وموافقان ومخالفانی هم دارد،دیدگاه شما دراین زمینه چیست.

موسیقی زیرزمینی،گونه ای(نوعی)ازموسیقی است که پروانه(مجوز)کارنداردودست به دست به وسیلۀ تجهیزات و ارتباطات پخش و گسترش می یابد.امابرخی ازکارهایی که پروانه دارندبه ویژه درموسیقی نامیده شده(موسوم)به پاپ(باتعریف امروزی)که بیشترزمینۀ ترکیه ای و عربی داردرشد کرده که باید بر روی آن ها نظارت بیشتری باشد و استادان دراین زمینه بایسته(ضروری)است هرچه زودترچاره ای بیندیشند.

 بسیاری ازکسانی که زیرزمینی کارمی کنندبه گمان خودموسیقی درستی را ارایه می دهنددرصورتی که چنین نیست، برخی ناآگاهانه آن را موسیقی اعتراضی می نامند،این اشخاص اگراهل نمایش نباشندو به راستی آرمانشان(هدفشان)اعتراض باشدمی توانندباموسیقی اصیل ایرانی سخن خودرا بگویند،ولی برخی می اندیشندکه با موسیقی ازگونۀ غربی مانند،راک بایداعتراض کنند.ازدید من وضعیت موسیقی نامیده شده به پاپ امروزی بسیارآشفته و درهم است و باید برایش چاره ای اندیشید.

شمابه کارهای میهنی هم گرایش داریدکه نتیجۀ آن آهنگی به نام اسپندگان است.چه شدکه اسپندگان آفریده شد.

درسال های 86 و 87 موجی به نام "وَلنتاین"که بسیارازسوی رسانه های باختری(غربی)وماهواره ای تبلیغ می شددر ایران به ویژه درپایتخت راه افتاد.من به همراه دوستانم بسیارازاین یورش فرهنگی رنجیده ونگران بودیم و برآن شدیم تامردم رادربارۀ فرهنگ ایرانی وجشن اسپندگان یا سپندارمذگان آگاه کنیم.جایگاه اسپندگان بسیارفراترازآن است که بخواهیم جشن بازاری و بی ریشۀ(اصالت)ولنتاین رابا آن برابربدانیم.

اما به هرروی نیازهازمان(جامعه)بودکه مارا واداشت به ساخت چنین اثری. سرودۀ آن راسیاوش تهرانی آفرید و من بر روی آن آهنگ گذاشتم و به همراه امیرجاوید،دو صدایی آن را اجراکردیم که اگرژرف بنگریم درمی یابیم که غمی درون این آهنگ نهفته است واین احساس ما ازآن دوران بود.خوشبختانه با کوشش های همۀ دوستداران فرهنگ ایرانی درسراسراین سرزمین و آگاهی رسانی خوب آنان،مردم بافرهنگ ما،اسپندگان راشناختند،پذیرفتندوجشن بیگانه رابه کناری راندندوما آن راخویش کاری(وظیفه)ملی خودمی دانیم.زیرا وامداراین فرهنگ وکهن سرزمین هستیم.

 

 


  

شمادرپهنۀ(عرصه)موسیقی هم پژوهش هایی انجام داده ایدکمی برایمان ازآن بگویید.

یک موسیقی دان بایدباپیشینۀ موسیقی ایرانی آشنا باشدودرهمین راستاسال هاست که درزمینۀ موسیقی ایران و تاریخچۀ آن پژوهش می کنم و آن چه را که درمی یابم برروی کاغذمی آورم ودربرخی ماهنامه ها مانند، هنرموسیقی، خواندنی، هفته نامه اَمُرداد، فروزش و...چاپ شده و بازتاب داشته است.

واپسین(آخرین)پژوهش من نیزدربارۀ فارابی است که دردست چاپ است.

دردورۀ باستان باتوجه به پژوهش های شما چه دوره ای ازموسیقی کامل ترو پررنگ تراست.

بیشترنویسندگان و پژوهشگران زمان ساسانی را نام می برندو آن را اوج شکوفایی موسیقی باستانی ایران می دانند. امااین همۀ پُرسمان(مساله)نیست.زیراازدوران ساسانی اسناد بیشتری برجای مانده است،ولی می دانیم که این سازهایی که درزمان ساسانی ازآن بهره می گرفته اند ریشۀ کهن تری داشته است. برای نمونه، پیکرۀ چُغامیشِ پنج هزارساله درخوزستان امروزی و تنبورشش هزارساله که اکنون درگنجینۀ (موزه)ایران باستان درتهران است و همچنین اسنادی که درشاهنامه وجوددارد نشان دهندۀ این است که موسیقی ایرانی ریشه بسیار کهن تری دارد.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، هم اکنون "بانو،یسنا" افزون برپژوهش و فعالیت درپهنۀ(عرصه)موسیقی ایرانی به آموزش هنرجویان درزمینۀ موسیقی اصیل ایرانی وآوازمی پردازد.

وی برخی ازنوشتارها وجُستارهای پژوهشی خودرا نیزدرتارنمای YASNAA.COM (تارنمای رسمی یسنا)دردسترس هم میهنان گذاشته است.

 


*پژوهشگرتاریخ وفرهنگ ایران-دبیرانجمن مهرگان-کُنشگر(فعال)میراث فرهنگی،گردشگری وزیست بوم

 

 



1393/07/12
بازدید : 3738


دیدگاه ها

Saeed layth

مقاله بسیار خوبی برای آشنایی با این بانوی هنرمند ایرانی بود. من از طریق ویکی پدیا به این مصاحبه دسترسی پیداکردم. نکته خوب دراین گفتگو استفاده از معادل فارسی واژه های عربی بود. شاد و تندرست باشید...

دیدگاه خود را بنویسید