سرو اَبرکوه، استوار و پایدار همانند کوه

جمعه 31 فروردین 1403





سرو اَبرکوه، استوار و پایدار همانند کوه




 

 

 

           

                                                                

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه گردشگری سیاوُش آریا*

 

سرو اَبرکوه فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته، ولی هم چون کوه پایدار و استوار است. سرو اَبرکوه که از آن با نام پیرترین موجود زندۀ ایران یاد می کنند، هم چنان بالَنده و سرفراز زیست خود را دنبال می کند.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان ، یکی از دیدنی های بی همتای ایران، سرو کهن اَبرکوه است که در بخش جنوبی شهرستان اَبرکوه جای گرفته است. دربارۀ دیرینگی و زیوِش (عمر) سرو اَبرکوه دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. «اِلکساندر روف»، دانشمند روسی زندگی این درخت را 4 هزار تا 4500 سال برآورد کرده است. اما به گفتۀ دانشمندانی از ژاپن و روسیه  که از این درخت دیدن کرده، زیست آن را 8 هزار سال برآورد (تخمین زدن) کرده اند. حمدالله مستوفی نیز در کتاب «نزهت القلوب» که در سال 740 مَهی (قمری) نوشته شده است، دربارۀ این سرو می نویسد : آن جا سروی است که در جهان آوازه ای سِتُرگ (شهرتی عظیم) دارد. چنان چه سرو کاشمر (کشمیر) و بلخ آوازه ای داشته و اکنون این از آن ها بلندتر و بزرگ تر است.

 بلندای (ارتفاع) این سرو شگفت انگیز 25 متر و دور تنۀ آن 11 متر و نیم است. سرو اَبرکوه یکی از شگفتی های آفرینش (عجایب خلقت) است و شکوه و بزرگی اَش دیدنی و ستودنی است. این درخت را پیرترین موجود زندۀ ایران و چهارمین درخت کهنسال جهان می نامند. همچنین سرو اَبرکوه سومین اثر طبیعی کشور بوده که به ثبت ملی رسیده است.

درخت سرو

سرو، درخت همیشه سرسبزی است که در بیشتر منطقه های ایران می روید و شماری از کهنسال ترین آن ها را هنوز می توان در ایران یافت. سرو «هرزویل» در منجیل گیلان، سرو درۀ دالاهو در کرمانشاه، سروهای «زربین» در بخش چوار استان ایلام، تنها نمونه هایی از این درخت کهنسال در کشور هستند. درخت سرو از دستۀ مَخروطیان و در ردۀ ناژویان جای دارد. درخت سرو در ایران به سه گونه، بخش می شود : سرو آزاد، سرو سهی و سرو ناز. تازیان سرو را «شجره الحیه» خوانند و گویند هر جا سرو هست، مار هم است! اگر برگ آن را بکوبند و با سرکه بیامیزند، مو را مِشکی کند (برهان قاطع). سرو ناز، شاخ هایش خمیده (متمایل) است، سرو آزاد، شاخ هایش راست رسته است و سرو سهی، دو شاخش راست رسته است (رشیدی).

آن که نشک آفرید و سرو سهی /  آن که بید آفرید و نار و بهی (رودکی)،  یکی سرو بد سبز و برگش گشن /  برو شاخ چون رزمگاه پشن (فردوسی)،  دست قضا گر شکست شاخ نو از سرو /  سرو سعادت به جویبار بماناد (خاقانی)،  سرو شو از بند خود آزاد باش /  شمع شو از خوردن خود شاد باش (نظامی)،  گرت ز دست برآید چو نخل باش کریم /  ورت ز دست نیاید چو سرو آزاد باش (سعدی).

از فروزه های (صفات) سرو می توان به : راستین، بلند، سرفراز، تازه، جوان، نوخاسته، سایه دست، پابرجای، پادرگل، پایدار، چمن زاد، بوستان آرای و بستانی اشاره کرد. در ادب پارسی گاهی واژه سرو، کنایه از دلبر است که آن را با این واژگان تعریف می کنند : موزون، سیمین، سیم اندام، گل اندام، بهار اندام، لاله رنگ، سمن بار، سهی بالا، خوش خرام، صنوبر خرام، طوبا خرام، خرامنده، خرامان، چمان، روان، سبز پوش، یکتا پوش و ...

سرو آزاد : سروی که راست رود و آن را از این روی آزاد گفته اند که از بند گژی و ناراستی و پیوستن به شاخ دیگر فارغ است و برخی گویند هردرختی که میوه ندهد، آن را آزاد خوانند. زیرا سرو میوه نمی دهد. برخی گفته اند، هر درختی را کمالی و زوالی است، چنان که گاهی پر برگ و تازه است و گاهی پژمرده و بی رنگ و سرو را هیچ یک از آن ها نیست و همه زمان سبز و تازه است و از این انگیزه ها فارغ و این فروزۀ آزادگان است، از همین روی آزاد باشد (برهان).

چو رستم بپیمود بالای هشت /  بسان یکی سرو آزاد گشت (فردوسی)،  چو هولک بر دو چشم دلبر افتاد /  درون آمد ز پا آن سرو آزاد (اسدی)،   غمش بر غم فزود آن سرو آزاد /  دل خود را بدست سیل غم داد (نظامی)،   سرو آزاد را جهان دو رنگ /  رنگ مدهامتان نخواهد داد (خاقانی).

سرو سهی : سروی است دو شاخ و شاخ های آن راست است. زیرا سهی به چَم (معنای) راست آمده است (برهان)، (غیاث).

در سهی سرو چون شکست آید /  مومیایی کجا به دست آید (نظامی)،  ولیت سرو سهی باد سرکشیده به ابر /  عدوت سرو مسطح که برنیارد شیر (مسعود سعد سلمان)،  تا بو که یابم آگهی از سایۀ  سرو سهی /  گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می زنیم (حافظ).

سرو ناز : ارزش آن در طب سنتی به انگیزۀ میوه اَش «جوز السرو» است. درختی است همیشه سبز از دستۀ مَخروطیان، ردۀ ناژویان، راسته کاجیان، تیرۀ سروها، سرده سرو ناز. گونه ای از سرو ناز که مخروطی با گسترش ترازی (افقی) دارد، «زربین» نامیده می شود. همچنین سرو ناز در شهر شیراز به فراوانی دیده می شود و در این شهر آوازه ای بلند دارد.

سرو ایرانی به عنوان نماد پایداری و سرفرازی ایرانیان ستوده می شود. درخت سرو از درختانی است که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته و جایگاه ویژه ای در میان مردم دارد. این درخت به عنوان یک درخت همیشه سرسبز و استوار حتا در سرما پایداری می کند. درخت سرو از هزاران سال پیش در ایران کاشت شده  و یکی از نمونه های کهنسال این درخت، سرو کاشمر بوده است که کاشت آن را به دست زرتشت دانسته اند و در زمان خلفای عباسی به دست تازیان ویران شد. سرو در نگاره گری های روزگار اسلامی به شکل سر شکسته دیده می شود. در نگاره ها و آثار باستانی همانند پارسه (تخت جمشید) درخت سرو را به نشانۀ پایداری و استواری ایرانیان می توان دید. همچنین درخت سرو در پارچه بافی ها هم به گونه ای گیاه، که همان سرو خمیده که سپس تر در فرهنگ ایرانی «تِرمه» نامیده شده، دیده می شود. مینیاتور بهترین مجال برای شناسایی این درخت کهنسال است که به شکلی بی مانند (منحصر به فرد) در آثار هنرمندان این مرز و بوم نمود (جلوه) پیدا کرده است.

هم اینک نگین سبز کویر ایران با گذر از هزاره ها و سده های پر فراز و نشیب و همۀ چالش های پیش رو در یک دهۀ گذشته، نشانه ای از زایش و باروَری را به نمایش گذاشته و چشم به راه گردشگران است تا بتواند روزی به عنوان قلب گردشگری علمی در ژرفای کویر تبدیل شود.

 

نگاره های زیر را که در غروب تابستان امسال گرفته شده است، ببینید :

 

 

سرو ابرکوه که از آن با نام پیرترین موجود زنده ایران نام می برند

تنه درخت که نیاز به پایش و مراقبت های ویژه دارد

درخت سرو در فرهنگ ایرانی نماد زندگی و پایداری است

تابلویی برای نقاشی به زبان بیگانه، جای شگفتی و پرسش دارد!؟

سرو ابرکوه همچنان استوار و پایدار است

 

 

 

 

*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1395/08/28
بازدید : 2959


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید