دریای پارس نامی کهن در تاریخ

پنج شنبه 24 آبان 1403





دریای پارس نامی کهن در تاریخ



تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه تاریخ ، بخش پرونده ویژه دریای پارس- مارال غلامی*

 

 

قدرتمندان بر این باور هستند هر قدرتی بتواند کنترل نظم دریای پارس(خلیج فارس) را به دست بگیرد، کنترل منابع انرژی جهان را بر عهده گرفته و هر قدرتی که منابع انرژی دریای‌پارس را به دست گیرد کنترل جهان را دارد.

 

دریای پارس و تنگۀ هرمز به شُوند جابجایی پوسته جامد کره زمین به‌وجود آمده‌اند. نزدیک به 500 سال پیش در دوره کامبرین، پوسته جامد زمین یک‌پارچه بوده‌است و  همۀ قاره‌ها به هم وصل بوده‌اند. براثر جابجایی و نفوذ آب‌ها در فضاهایی که در نتیجه آتش‌فشان‌ها بوجود آمده‌بودند کم کم چند قاره و اقیانوس در سطح کره زمین بوجود آمد. نزدیک به 45 میلیون سال پیش با جابجایی آسیا و آفریقا دریای عمان پدید می‌آید. به شُوند گسترش دریای عمان در درون ناودیسی که امتداد محور آن، در امتداد زاگرس است و کمی تمایل به باختر(غرب) دارد، چالۀ دریای پارس پدید آمد.


نقشه‌ای کهن از امپراتوری پارس ( نزدیک به سال 1830 ترسایی)  که سندیت دریای همیشه پارس را نشان می‌دهد


دریای پارس در بخش خاوری(شرقی) آسیا و اَواخشتَر(جنوب) ایران قرار گرفته و از دوران‌های کهن از آنِ دولت و مردم ایران بوده و به همین شُوند دریای پارس نامیده‌شده‌است. پژوهش‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهد که  دریای پارس از پدیده‌های دوران سوم زمین‌شناسی است و در آن زمان گستره‌اش بیشتر از امروز بوده‌است و همۀ سطح جلگه میان‌رودان (بین‌النهرین) اَواخشتَری و مرکزی را تا نزدیک "حدیثه و هیت" دراَپاختَر( شمال) بغداد فرا می‌گرفته و دو رود دجله و فرات از دو نقطه‌ای که هم‌اکنون در بخش‌های مرکزی نزدیک اَپاختَرعراق است، به  دریای پارس می‌ریخته‌است.
اما با گذشت زمان و فرو ریختن گِل و لای رودها و گرد و غبار صحرای عربستان و شام رفته رفته از درازی دریای‌پارس کم شده و دشت میان‌رودان به‌وجود آمده‌است.چنانچه بیابان‌های مرکزی ایران نیز بازماندۀ دریای بزرگی است که با گذشت هزاران سال خشک شده‌اند.


نقشه سده ششم ترسایی،
  روم شرقی آراسته به نام دریای پارس


ژرف‌ترین بخش دریای پارس در کرانه‌های ایران بیشتر از باقی بخش‌ها است و به همین شُوند کشتی‌رانی در بنادر ایران به‌آسودگی انجام می‌شود و از سوی دیگر آب زلال و دمای بالا شُوَند (موجب) ایجاد یک زیست بوم(محیط زیست) دریایی بسیار بارآور شده است. ماهی، پرندگان، مارهای دریایی، لاک‌پشت‌ها، دوگانگ‌ها، دلفین‌ها و وال‌ها همگی از گونه‌های کلیدی در این منطقه به شمار می‌آیند. 125 گونه پرندگان زمستانی در دریای ‌پارس و 13 گونه نیز در فصل مهاجرت از این میان گذر می‌کنند که البته برخی گونه‌ها، از جمله لاک‌پشت‌ها در حال نابودی هستند.


نقشه‌ای کهن از امپراتوری پارس ( نزدیک به سال 1830 ترسایی ) که سندیت دریای همیشه پارس را نشان می‌دهد


دریای پارس در درازای تاریخ

در دوران هخامشنیان پایگاه دریایی را کورش در بحرین امروزی  بنا نهاد. وی در سال 539 پیش از زایش عیسا(ق. م) پس از گشایش بابل چون ایجاد نیروی دریایی و بازرگانی را نیاز دانست برای نخستین بار جزیره بحرین را به گونه پایگاه ارزشمند دریایی در آب‌های دریای‌پارس درآورد. (جلال آل احمد، جزیره خارک در یتیم خلیج، ص 32 ـ34)
محمدبن جَریر طَبری تاریخ نویس ایرانی در نَسک خود به تازی(عربی) اشاره‌ می‌کند که: «در زمان اشکانیان در بادیه و حجاز دچار خشک‌سالی و فشار سپاهیان شدند و به بحرین که جزو  گستره ایران بودند، آمدند». تازیان در زمان اشکانیان نزدیک‌ترین راه را برای رهایی خود ، سرزمین ایران دانسته و از عربستان به بحرین آمدند.
اردشیر بابکان بنیادگذار ساسانیان نخستین شهریاری بود که به تازیان پس از آوارگی و تحمل فشار سیاهان شبه جزیره عربستان به گونه رسمی و قانونی اجازه داد تا در کنار دریای‌پارس و دریای‌عمان ساکن شوند (احمد افتداری، خلیج‌فارس،  ص 58 ـ 59)


نقشه دریای همیشه پارس - چاپ سال 1701


دریای پارس نامی کهن در تاریخ

نام دریای پارس یکی از کهن ترین نام‌های جغرافیای گیتی است که با وجود سِپری شدن سده‌ها و دوران و دگرگونی‌های بزرگی که در چهار گوشۀ جهان در وضع سرزمینی و موقعیت جغرافیایی، در مرزها و نام کشورها، در اندازه ساحل‌های دریاها و بستر رودخانه‌ها رویداده است، از آغاز به‌وسیله تبار پارسی ساکن این سرزمین «دریای پارس » نامیده شده‌است.

نخستین باری که از دریای پارس نامی به میان آمده در یکی از سنگ نبشته های آسوری است، که در آن دریای  پارس بنام «رود تلخ» که به زبان آسوری Narmarrth است، یاد شده‌است.
در نزدیک آبراه سوئز سنگ نبشته‌ای وجود دارد که بر روی آن چنین کَنده‌شده‌است: « چنین گوید داریوش شاه، من پارسی هستم و با یاری پارسیان مصر را گشودم. من فرمان دادم تا این آبراه را از رود پیرآوه (:به چم پُر آب) نیل که در مصر جریان دارد تا به دریایی که از پارس آید بِکَنند.  آبراه کَنده شد، آن‌چنان که من فرمودم.» در این جا دریای پارس به گونه دریایی که از پارس آید بیان شده‌است. (ای. آ. والیس باج، تاریخ مصر، ص 64 لندن 1902 میلادی)
فلاویوس آریانوس در سده دوم پیش از
"زایش عیسا"  می‌زیسته و نام «پرسیکون کاپتاس» را به چَم  دریای پارس است، بر این دریا گذاشته‌است.

 


نقشه دریای همیشه پارس - چاپ سال 1700


«کلودیوس پتوله مااوس» یا بطلمیوس در کتاب بزرگ جغرافیای خود و هم‌چنین نقشه‌ای که خود کشیده و به تکرار چاپ شده‌است، دریای پارس را «سینوس پرسیکوس» به چم  دریای‌پارس می خواند.
نخستین تاریخ نویس دوره اسلامی به نام «ابوالقاسم بن خرداذبه» در سال 211 مَهی (قمری) زاده‌شد و در 300 مَهی از  جهان رفت،  دریای‌پارس را ‌نام «بحر پارس» داده‌است.

نخستین جغرافی‌دان ایرانی به‌نام «سهراب» که در سده سوم مَهی می‌زیسته در کتاب خود می‌نویسد: «دریای پارس دریای بزرگی است در جنوب".
ابن مطهر مُقدسی در تاریخ خود به‌نام «البدء و التاریخ» که نزدیک سال 355 مَهی نوشته‌شده، هنگام شرح منطقه ریزش رود دجله به‌دریا می‌نویسد: «... دجله از ابله به آبادان بگذرد و در دریای پارسی ریزد»
محمدبن‌نجیب بگیران، در کتاب جهان‌نامه که چند دهه پیش در روسیه نسخه‌ای از آن چاپ شده و از نَسک‌های زمان 375 مَهی است، می‌نویسد: «بحر کرمان پیوسته‌است به بحر مکران و جزیره کیش که مروارید از آن‌جای آورند، درین دریاست و چون از بحر کرمان بگذری بحر پارس باشد و درازای این دریا از حدود عمان تا نزدیکی سراندیب بکشد و برجانب جنوب او جمله زنگبار است. و این بحر و بحر عمان هر دو یکی است، به سبب آن‌که ولایت پارس بر جانب شمال اوست و ولایت عمان برجانب مغرب او».


سال 1808


ابن‌البَلخی در کتاب فارسنامه که نزدیک به پانسد مَهی به پارسی نوشته، می نویسد:« بحر فارس این دریای‌پارس طیلسانی است از دیرای بزرگ که آن‌را بحر خضر خوانند و نیز بحر محیط و هر طیلسانی که از این دریا در زمین ولایتی است آن‌را بدان ولایت باز خوانند چون دریای پارس و عمان و مانند این ، و از این جهت این طیلسان‌را دریای پارس می‌گویند».
ابوعبداله محمدبن عبدالله بن ادریس ناموَر به الشریف الادریسی از اعراب جزیره سیسیل در گذشته به سال 560 مَهی در کتاب "نزهت‌المشتاق فی‌اختراق الآفاق" می‌نویسد:«از این دریای چین، خلیج سبز که دریای پارس و ابله است، منشعب می‌گردد گذرگاه آن از جنوب تا اندکی به شمال غربی است. چنان‌که از مغرب بلاد سِند و مکران و کرمان و پارس بگذرد تا به ابله جایی‌که آبادان است، منتهی گردد و آن‌جا پایان آن دریاست...»
شهاب‌الدین ابو عبداله یاقوت بن عبدالله حموی رومی به سال 626 مَهی در دایره المعارف جغرافیایی خود ناموَر به "مُعجم‌البلدان" می‌نویسد: «دریای پارس شعبه‌ای بزرگ از دریای هند است و چنان‌که حمزه اصفهانی گفته نام آن به پارسی "زراه کامسیر" است و حد آن "تیز" از نواحی مکران بر ساحل پارس تا آبادان است و آن دهانۀ  دجله است و آن رود بدانجا ریزد. سواحل این دریا از جنوب تا به قطر و عمان شحر و مرباط و حضرت موت و عدن امتداد دارد. بر سواحل دریای پارس از سوی آبادان از شهرهای ناموَر مهرویان است. حمزه گوید که در این‌جا این دریا به‌پارسی "زراه افرنگ" نام دارد و آن خلیجی از دریای پارس است که از جنوب به شمال بالا رود، تا از کنار ابله بگذرد...»


نقشه دریای همیشه پارس - چاپ سال 1831


شادرُوان سعید نفیسی در پایان پژوهش‌های ژرف و کامل خود پس از ادعاهای موهوم پاره‌ای از نشست‌های عربی درباره دریای پارس در نشریه وزارت امورخارجه  منتشر ساخت چنین می‌نگارد: «... گذشته ازبزرگان، تاریخ نویسان و جغرافی نویسانی که به زبان تازی همه جا بحر فارسی... بحرالفارسی... آورده‌اند، در زبان‌های دیگر آسیا نیز این نام را بحر فارسی نوشته‌اند.
در امپراتوری عثمانی که کوشیده‌اند نام ترکی روی جاهای همسایه آن کشور بگذارند و تعصبی در این راه به‌کار برده‌اند، برخی عمدا نام این دریا را به زبان ترکی "بصره کورفزی" نوشته‌اند یعنی خلیج بصره و با این همه در برابر آن برای فهم مردمی که با این تسمیه جعلی عادت نداشته‌اند بحر فارس نوشته‌اند. در هندوستان نیز همواره به این دریا "بحر الفارس" گفته‌اند...» (نشریه وزارت امور خارجه، دوره دوم شماره 8، ص 11)


نقشه کهن چاپ عر... دریای همیشه پارس


نَسک راهنمای دریای پارس
در گذشته از سال 1875 تَرسایی( میلادی) وزارت دریاداری انگلستان هر سال در سرتاسر دریای ‌پارس پژوهش‌هایی انجام می‌داد و آگاهی‌های گردآوری شده در نَسکی (:کتابی)  به‌نام "راهنمای  دریای ‌پارس" به زبان انگلیسی چاپ می‌کرد و در اتاق ناورانان و ناخدایان همه کشتی‌های بازرگانی و ناوهای جنگی که به  دریای پارس وارد یا خارج می‌شدند، نگه‌داری و بهره‌گرفته‌می‌شد و برای نخستین بار به دستور دریاسالار رسایی به وسیله ناوسروان علی‌محمد سنگلجی برگردان  و در دو  پوشینه(جلد)فراهم شده و در اختیار ناوگان دریایی ایران در دریای پارس قرار گرفت. در این نَسک آمده‌است: « کف دریا در نزدیکی ساحل ایران و در نواحی کم‌ژرف دریا، گِلی است و در نواحی پشته‌های مروارید، سنگ سخت و مرجان و در نزدیکی ساحل عربستان به ویژه در بحرین بیشتر گِل سفید است.»
بنا به پژوهش‌های راولینسون ، خاک ساحل اَپاختَری دریای پارس  (بخشی که به خوزستان و بخشی از عراق چسبیده‌است) در هر سال 56 متر در آب پیش می‌رود. به این ترتیب در هر 60 سال 3200 متر از گستره (:وسعت) آب‌های  دریای پارس کاسته شده و بر خاک‌ سرزمین‌های ساحلی افزوده می‌شود.» بنابراین گمان می‌کنند تا چند سد هزار سال دیگر  دریای پارس کنونی به تمامی خشک شده و دوری شبه جزیره عربستان و خاک ایران از بین رود.

 


پیدایش نفت و دگرگونی‌های ایجاد شده

سال 1908 تَرسایی در مسجد سلیمان نفت کشف شد و انگلیسی‌ها را برآن داشت تا در دیگر مکان‌های  دریای پارس به جستجو برای نفت بپردازند و کار به‌جایی رسید که 31 درسد نفت  جهان را از دریای پارس و کشورهای همسایه آن فراهم آمد و 63 درسد از ذخایر نفتی جهان در این منطقه نگه‌داری می‌شود. بنابراین  دریای پارس دیگر یک گذرگاه بازرگانی نبود که کالاهای خاوری و ادویه هندی را به بصره و از آن‌جا به اروپا برساند و دارای ارزش ویژه‌ای در منطقه و در معادلات قدرت جهانی است . چنانچه هانکس و کوترل (1998) می گویند: «اغراق نیست اگر بگوییم که هر کس کنترل این آب‌ها را به‌دست گیرد، قابلیت تعیین سرنوشت کشورهای گوناگونی، به ویژه کشورهای صنعتی قدرتمند جهان  را خواهد داشت. قدرتمندان بر این باور هستند هر قدرتی بتواند کنترل نظم  دریای پارس را به دست بگیرد، کنترل منابع انرژی جهان را به عهده گرفته و هر قدرتی که منابع انرژی  دریای پارس را به دست گیرد کنترل جهان را دارد.»

 


نفت شُوند بیشترین آلودگی در  دریای ‌پارس

منابع آلوده کننده دریای پارس،  آلی (شیمیایی) و فیزیکی است، بیشترین آلودگی آلی ، نفت و مواد نفتی است و آلودگی فیزیکی رسوبات رودها هستند . رودها افزون بر دریافت مواد نفتی با دریافت پسآب‌های کارخانه‌ها، گندآب‌های شهری و روستایی، هم‌چنین بُن‌آب‌های کشاورزی را وارد  دریای ‌پارس می‌کنند مواد نفتی به وسیله کشتی‌ها، نَشت نفت، تعویض روغن، خالی کردن آبی که پس از تخلیه نفت، در مخزن آن می‌کنند تا کشتی برروی اقیانوس آسوده تر حرکت کند. برخورد ناگهانی کشتی‌ها به هم، برخورد کشتی‌ها به سواحل و در سال‌های  گذشته وجود کشتی‌های جنگی بیگانه شُوند آلودگی بسیار می‌شود و سال به سال  دریای ‌پارس مورد تهدید بیشتری قرار می‌گیرد، بنابراین با گذشت زمان آینده بدتری را این گستره ارزشمند تجربه خواهد کرد.

 


به‌کار بردن نام دروغین خلیج‌عر.. برای نخستین بار

چندین دهه از کوشش‌های برنامه‌ریزی شده تازیان(عرب‌ها ) (با پشتوانه دلارهای نفتی) برای دگرگون کردن نام تاریخی دریای پارس می‌گذرد نامی که حتا در بخشی از سروده ملی پیشین مصر نیز نام  خلیج پارس آورده‌شده‌است. جایی که می‌گوید: "حدود نامن الخلیج الفارسی حتی بحرالبیض) به چم "مرزهای ما (اعراب) از خلیج پارس تا دریای مدیترانه است".
دگرگونی نام  دریای پارس از دهه سوم سده بیستم به دنبال سیاست پارسی‌زدایی انگلیس‌ها در گستره دریای ‌پارس بیان شد و آرمان اصلی گسترش سرزمینی انگلیسی‌ها در دریای پارس بود و برای نخستین بار نام خلیج عر.. از سوی یک سفیر انگلیسی در گستره دریای پارس عنوان شد.
چارلز بلگریو در کتاب خود "ساحل دزدان" نوشت که تازیان (اعراب) دوست دارند دریای ‌پارس را خلیج‌عر.. بنامند و همین شُوند آغاز بهره‌گیری از این نام در رسانه‌ها شد و پس از چندی در نامه‌های رسمی کشورهای حاشیه دریای ‌پارس، نام خلیج‌عر.. به‌جای دریای ‌پارس شد.
دولت ایران در آن‌زمان واکنش نشان داد و از قبول بارهایی که نام خلیج‌عر.. را به خود داشت، خودداری کرد. اما سفیر انگلیسی کار خود را کرده‌بود و تازیان (اعراب) واژه جدیدی برای جنگ زبانی تازی(عرب) و عَجم پیدا کرده بود و حکومت‌های حاشیه این دریا آگهی‌های سیاسی، نامه‌های دیپلماتیک و برنامه‌های آموزشی‌شان را بر نام خلیج عر.. متمرکز کردند.
در سال 1962 تَرسایی روزنامه تایمز لندن در یکی از مقالات خود از خلیج‌عر.. به جای دریای پارس بهره برد و از آن زمان برخی حکومت‌ها و شیخ نشینان تازی (عرب) با خریدن روزنامه‌نگاران و خبرنگاران بیگانه و باختری و با پرداخت  بهای  سنگین به چاپ نقشه‌هایی که دریای پارس را خلیج‌عر.. نشان‌می داد، پرداختند. سپس آرمان تازیان (اعراب) فراتر رفت و استان نفت‌خیز خوزستان را نیز عر..... می‌نامیدند و پافشاری می‌کردند خوزستان بخشی از سرزمین عر... است که رضاشاه با پشتیبانی انگلستان از چنگ تازیان (اعراب) خارج ساخته‌است!؟ در 11 دسامبر 1964 کنفرانس حقوق‌دانان تازی (عرب)، خوزستان را جزو جدایی‌ناپذیر میهن عر... دانست و در 10 نوامبر 1965 حکومت سوریه این ادعا را پذیرفت و از آن پشتیبانی کرد.


پس از انقلاب اسلامی در ایران، با فاصله گرفتن از ملی‌گرایی ایرانی، حساسیت زمامداران ایران بر اختلافی که بر سر نام  دریای پارس وجود داشت، کاهش یافت و حتا در ایران پیشنهاد داده شد این  دریا نام خلیج اسلامی و خلیج اسلام نام بگیرد!؟
در سال 1991 به شُوند هجوم
های  صدام حسین، ایالات متحده وارد این گستره شد و به بهانه آزاد سازی کویت و کنار زدن صدامحسین در گستره دریایپارس ماندگار شد و به بهانه ایجاد آرامش در کشورهای حاشیه  دریای پارس آرامش این گستره را از بین برد و از سوی دیگر شوند رودر رویی کشورها و شیخ‌نشین‌های ساحل اَواختَری ایران برای به دست آوردن جزایر سه‌گانه ایرانی شد.
تازیان آگهی‌های گسترده‌ای در پی ایران‌زدایی از منطقه بوده‌اند و در چنین زمانی ایران سرگرم رویدادهای گوناگونی مانند پروندۀ هسته‌ای است و زمان را برای دگرگون کردن تاریخ مناسب دیده‌اند. به کار بردن نام دروغین خلیج‌عر... برای  دریای همیشه پارس، نام  "شیخ شعیب" برای جزیره "لاوان"، قیس برای جزیره "کیش" و سرانجام شط‌العرب برای "اروند رود، مواردی هستند که دولت ایران باید برای نگه‌داری تمامی سرزمین و جلوگیری از دگرگونی تاریخ با این دروغ‌ها، با توانمندی بیشتری برخورد کند.

 

یاری نامه‌ها:
1) مجموعه مقالات همایش ملی خلیج فارس در تحولات استراتژیک جهان، به کوشش غلامحسین واعظی و دکتر حیدر لطفی
2) سرگذشت کشتی‌رانی ایرانی، امید اقتداری
3) دریانوردی ایرانیان، اسماعیل رامین
4) خلیج فارس، ناصر تکمیل همایون

فرتورهای دریای پارس از تارنگار آپادانا



*هموند تارنمای فرهنگی مهرگان- فعال فرهنگی تهران- خبرنگار امُرداد

 



1393/02/08
بازدید : 2835


دیدگاه ها

زربانومنصوری

ازروشنگری واطلاع رسانی شما سپاسگزاریم درهمه گیتی اندیشه های بلند پارسیان پراکنده وپایداراست .درود فراوان به ایران دوستان وتلاشگران فرهنگ وتاریخ کهن دیارمان برای پاسداشت هویت فرهنگی وجغرافیایی وتاریخ وطن می کوشند

درود و سپاس بی کران... از توجه و مهرورزی سرکار سپاس دارم(قدردانم). این خویش کاری(وظیفه) همه  ایرانیان است تا برای آبادانی و سربلندی کشور خود کوشش کنند و در این راه نباید از هیچ کوششی دریغ ورزید.
پاینده ایران و جاوید باد دریای همیشه آبی پارس

بدرجهان ابراهیمی نژاد

با عرض ادب و سلام از خواندن مقاله شما لذت بسیار بردم پاینده باشید. اولین بار در مقاله شما نام علیمحمد سنگلجی را دیدم البته جناب نوربخش هم در کتاب سواحل و جزایر خلیج فارس در بخش منابع نام کتاب راهنمای خلیج فارس را آورده بودند برای کار تحقیق دنبال این دو جلد بودم اگر بتوانید راهنمایی در این باره نمایید بسیار سپاسگزار خواهم بود.

دیدگاه خود را بنویسید