کُنام شرزِه شیران است شیراز

پنج شنبه 9 فروردین 1403





کُنام شرزِه شیران است شیراز





همزمان با پانزدهم اَردی بهشت، روز شیراز

 






تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه تاریخ، بخش گاهشمار- سیاوُش آریا*

 

 


نخستین نَسکی(کتابی) که در میان نسک های تاریخی و جغرافیای در دسترس ،از شهر شیراز نام می برد " مَسالک و مَمالک " ابن خُردادبه است که در سال 232 مَهی(ه.ق) نوشته شده است. این نَسک یازده بار نام شیراز را به کار برده و فاصلۀ این شهر را با دیگر جاهای پارس(استان فارس) روشن می کند و در بار دوازدهم می نویسد : " ...و شیراز از ناحیۀ  اَردشیر خُوره است." (رویه 25)  احمد بن ابی یعقوب در نسک خود "البلدان"  در سال 290 مَهی(ه.ق) نخستین  ستایش را از شهر شیراز این گونه ارایه می دهد : " شیراز، شهر بزرگ فارس، شهری است با شکوه و با عظمت که والیان آن جا منزل می کنند و آن را وسعتی است تا آن جا که در این شهر خانه یی نیست مگر آن که صاحب خانه را بوستانی است دارای همۀ میوه ها و گل ها  و سبزی ها و هر چه در بوستان ها می باشد و  شُرب اهالی شیراز از چشمه هایی است که در نَهرهایی جریان دارد و از کوه هایی می آید که برف بر آن ها می افتد." (رویه 142)

 

خوشا شیراز و وضع بی مثالش         خداوندا نگهدار از زوالش

 

 



شیراز، پرده یی گشاده از دل فریبی و  شکوه مندی و شگفتی تمدن ایران است. شهری که همواره خَرمَن خَرمن گل های عشق و مهر ، راز و عرفان را به جهانیان پیشکِش کرده است. شیراز، این سرزمین اهورایی ایران و پایتخت همیشه جاوید پارس، دل انگیزترین شهر آسیا که سَمندروار از دل خاکسترپارسه(تخت جمشید) برخاست، شهری است زیبا در پوششی سبز از درختان بلند سرو، همراه با اِتر( عطر)نارنج و گل های هزار رنگ. شهری که بامدادان با نغمۀ چَنگ هنرمندان بیدار می شود و شباهنگام با لالایی چامِه سرایان( شاعران) خُفته در آن به خواب ناز می رود. 

این شهر زیبا و دل انگیز و دوست داشتنی که خاکش دامَن گیر و آسمانش آبی ست، عاشقان بسیاری را شیفته خود کرده است، آنانی که برایش چَکامه ها سروده اند، داستان ها گفته اند، فیلم ها ساخته اند و نسک ها نوشته اند.بازجُست پیشینۀ تاریخی شیراز به ویرانه هایی دراَواختَر خاوری( جنوب شرقی) شهر کنونی شیراز باز می گردد که امروزه (قصر ابونَصر) خوانده می شود. هیات علمی حفاری موزۀ متروپلیتین که در سال های   1312 و 1313 در ویرانه های  قصر ابو نصرکاوش می کردند ، شماری سکه، ظروف و اشیای وابسته به زمان اشکانیان وساسانیان به دست آوردند که همه نشان از وجود و ارزش این شهر در آن هنگامه است. 


این  گواهان ، گواهِ هستیِ بر باد رفتۀ  شهری است که روزگاری ارزش و رونق بسیاری داشته و در گذر زمان از میان رفته و در نزدیکی آن ، شهری سر بَرآورده است که آوازۀ جهان گیر آن ، هم چنان رو به فُزونی و گسترده گی است. با ارزش ترین مدرک دربارۀ پیشینۀ باستانی شیراز، گِل نِبشته هایی است که در کَند و کاوهای پارسه به دست آمده است. یکی از این گل نبشته ها که به دبیره( خط) میخی ایلامی است  وابسته به پرداخت دستمُزد کارگران کاردار( شاغل) در پارسه است. که پروفسور جُرج.جی.کامِرون آمریکایی، در آن ها نام جایگاهی را یافته است که آن را  شی-رازی-ایش  خوانده است که این همان جایی است که شیراز نامیده می شود. بر پایۀ  این  گل نبشته  روشن شد که شیراز در زمان هخامنشیان آباد و کارگران
و صنعت گران هنرمند آن درساختِ پارسه همکاری داشته اند. این نام درهنگامۀ شهریاران هخامنشی به شهر "راز "  دگرگونی نام یافت. 

  

درشاه نامه فردوسی، حکایت از وجود شهری در روزگار هخامنشیان دارد :

 

سرِ هفته را کرد آهنگ رِی                        همه رَه به آرامش و رود و مِی



دو هفته در این شهر بخشید مَرد                سوم هفته آهنگ شیرازکرد



هیونان فرستاد چندی زِ  ری                   سوی پارس نزدیک کاووسِ کی




پروفسور اِدوارد بِراون، خاورشناس و سیاح انگلیسی که در روزگار ناصرالدین شاه قاجار شیراز را دیده است، هنگام درونشُد( ورود) به دروازۀ شیراز، آن را چنین زیبا  ستایش کرده است :

(هنگامی که از پیچ بزرگی گذشتم به ناگاه منظره یی به چشمم آمد که هرگز نه آن صحنه را فراموش خواهم کرد و نه آن لحظه را.  زیرا تا آن زمان، در عمر خود چنین منظره یی را ندیده بودم. آن منظرۀ چشم گیر، شیراز و دشت های مجاور آن بود، و آن مکان که از آن جا منظرۀ شیراز به چشم می آمد محلی است که تمام ایرانیان و آشنایان حافظ آن را (تنگ الله اکبر) می خوانند، و شوَند این نام گذاری از آن جاست که وقتی چشم مسافر تازه واردی در آن نقطه به جلگۀ شیراز می افتد به گونه یی مسحور زیبایی آن می شودکه بی اختیار و از شدت حیرت و تعجب می گوید :(الله اکبر)...


... به هر طرف که چشم می انداختم، جلوۀ جدیدی از طراوت و زیبایی را می دیدم.کلمات، از توصیف حالت شَعفی که به من دست داد، عاجزند.)





کُنام  شَرزه شیران است شیراز                   قلم دست دلیران است شیراز


سخن را سَخته باید گفت این جا              عصای دست ایران است شیراز

 


(شاپور پساوند)





*پژوهشگرتاریخ و فرهنگ ایران- دبیرانجمن مهرگان- فعال میراث فرهنگی، گردشگری، ادبی و زیست بوم



1393/02/14
بازدید : 2743


دیدگاه ها

فرهاد

روز شیراز بر همه ی ایرانیان و دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران زمین، این کهن دیار خجسته باد.

دیدگاه خود را بنویسید