تیر خلاص میراث فرهنگی، فَرجام کار کاخ اَردشیر بابکان!

سه شنبه 4 اردیبهشت 1403





تیر خلاص میراث فرهنگی، فَرجام کار کاخ اَردشیر بابکان!



 

 

 

 

 

 

 

 


 

تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه میراث فرهنگی – سیاوُش آریا*

 

کاخ ساسانی پیروزآباد یا همان کاخ اَردشیر بابکان، سال های سال است با چالش های کوچک و بزرگی دست و پنجه نرم می کند و روزگار سختی را پشت سر می گذارد. اما فرمان پابرجایی روستای آتشکده و فروشگاه ها و رستوران و کبابی ها در حریم درجه یک آن از سوی معاون میراث فرهنگی کشور که جای شگفتی نیز دارد، فَرجام کار و تیر خلاصی است بر سر این یادگار بی همتای ایرانی.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کاخ اَردشیر بابکان که از آن با نام نخستین کاخ گنبد دار ساسانی ایران (به همراه دژ دختر پیروزآباد) نام می برند، این روزها درگیر چالش های گوناگونی است و روزگار سختی را سپری می کند. خاک سپاری مردگان روستای آتشکده در عَرصۀ کاخ اَردشیر که بدون هیچ ضوابط و هَنجاری انجام می شود و همچنان دنباله داشته و رو به گسترش است، افزون بر چهرۀ زشت و زننده ای که به نمایش گذاشته، انگیزۀ نابودی لایه های باستان شناسانۀ محوطۀ کاخ اَردشیر بابکان شده است. ازسویی، خاک سپاری مردگان درعَرصۀ این کاخ بی همتای ساسانی، بی گمان از ثبت جهانی آن پیشگیری خواهد کرد. زیرا پروندۀ محور ساسانی پارس (فارس) که در برگیرندۀ کاخ اَردشیر بابکان، شهر بیشابور و کاخ سروستان است برای سال 2018 میلادی به سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی یونسکو فرستاده شده است. و خاک سپاری مردگان خلاف قانون های جهانی میراث فرهنگی است و سهم ایران در سازمان جهانی یونسکو را در آینده با چالش رو به رو خواهد کرد و به خطر می اندازد.

اما ساخت و سازهای اَفسارگسیخته و گسترش روز افزون روستا و رستوران و کبابی ها و فروشگاه ها در حریم درجه یک این یادمان ملی، تهدیدی جدی برای ثبت جهانی آن است و چهره ای ناخوشایند را به نمایش گذاشته است. همچنین در بازدید میدانی که نگارنده از این یادمان ساسانی به تازگی انجام داده است، آشکار شد که کوی نامدار به آتشکده که چسبیده به کاخ اَردشیر است، در حال آسفالت شدن بوده و بنا است این روستا پابرجا بماند! (تثبیت شود). و این کار بی گمان بازدارندۀ ثبت جهانی کاخ اَردشیر خواهد شد. همچنین این اقدام سرپیچی از قانون های میراث فرهنگی کشور است و در واقع گناهی نابخشودنی به شمار می آید. بدتر از همه آن که، به تازگی معاون میراث فرهنگی کشور رای به ماندگاری کوی آتشکده و رستوران ها و فروشگاه ها در حریم درجه یک این اثر ملی داده است!؟ در واقع می توان گفت، این بار خود سازمان میراث فرهنگی از قانون سرپیچی کرده و تیر خلاص را بر پیکرۀ ناتوان (نحیف) و بی دفاع این یادگار ملی زده است و این فَرجام ناخوشایندِ یکی از ارزشمندترین کاخ های باستانی کشور است که از آن با نام شاهکار مِهرازی (معماری) ایرانی نام می برند. از سویی، این حرکت محمد حسن طالبیان جای شگفتی دارد. زیرا که وی، خود مدیر پروندۀ ثبت جهانی یادمان های ملی ایران است. و روشن نیست با چه انگیزه و آرمانی معاون میراث فرهنگی کشور و مدیر پروژۀ  ثبت جهانی کاخ اَردشیر، رای به چُنین کار ناروایی داده اند. باید دانست که این کار ناروا و نابهنجار به دور از ضوابط و چارچوب قانون های میراث فرهنگی بوده و هرگز از خاطرۀ مردم ایران و به ویژه آیندگان که دارندگان (صاحبان) اصلی این سرزمین هستند، پاک نخواهد شد. پابرجایی روستای آتشکده در حریم درجه یک و خاک سپاری مردگان در عَرصۀ کاخ اَردشیر بابکان، بی گمان خیانت بزرگی است در حق مردم ایران و سرنوشت یادمان های تاریخی کشور. زیرا این یادگارها همان گونه که از گذشتگان پاک نهادمان سالم به دست ما رسیده است، ما نیز باید با پاسداری و حفظ آن و بدون هیچ کم و کاستی آن را به آیندگان بسپاریم. همچنین همان گونه که از نام آن ها پیدا است، آثار تاریخی برچسب و مُهر ملی دارند و وابسته (متعلق) به همۀ مردم ایران است که تنها از سوی قانون گذار، سرپرستی آن ها به سازمان میراث فرهنگی سپرده شده است. میراث فرهنگی می باید برای کارهای مهم و پیچیده و بُنیادین از توان و دیدگاه کارشناسان و کُنشگران (فعالان) میراث فرهنگی و جامعۀ علمی کشور بهره برده و بهترین و شایسته ترین تصمیم را بگیرد. و گرنه در برابر مردم کشور باید پاسخگو باشد.

به هر روی، هم اینک تیر خلاص میراث فرهنگی بر پیکرۀ رنجور و بی دفاع کاخ اَردشیر نواخته شده و فَرجام ناخوشایندی در انتظار این کاخ 1800 ساله است. بی گمان این گام نادرست و ناروا، چالشی بزرگ را در آینده برای کاخ اَردشیر رقم خواهد زد. همچنین این تصمیم گیری نادرست و بی ضابطه، هرگز از ذهن و خاطرۀ جمعی مردم ایران پاک نخواهد شد.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کاخ اَردشیر بابکان در 90 کیلومتری جنوب شهرستان شیراز جای گرفته است. این کاخ با شمارۀ 89 در 15 دی ماه 1310 به ثبت ملی رسیده است.

 

 

 

نگاره های زیر را که در روزهای آغازین اِسپندماه گرفته شده است، ببینید :

 

 


کاخ بی همتای ساسانی در هیاهو و گسترش ناهنجار روستا گم شده و روزگار سختی را سپری می کند

گسترش روز افزون رستوران و کبابی ها در حریم درجه یک کاخ اردشیر آیندۀ تاریکی را برای آن رقم خواهد زد

 

آسفالت کردن روستای آتشکده که چسبیده به کاخ اردشیر است، تیر خلاص به این یادمان ملی است

 

خاکسپاری مردگان در عرصه کاخ اردشیر همچنان ادامه دارد و مدیران چشم را بر روی حقایق بسته اند

 

 

گسترش اَفسارگسیخته روستا و فروشگاه ها در حریم کاخ اردشیر آنرا از جهانی شدن بازخواهد داشت

کاخ اردشیر بابکان، شاهکار معماری ایرانی. در روزهای آغازین اسپندماه 95

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران – راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم – دبیر انجمن مهرگان



1395/12/28
بازدید : 2357


دیدگاه ها

علی هژبری

این دود سیه فام که از بام وطن خاست ازماست که‌برماست وین شعله سوزان که برآمد ز چپ و راست ازماست که‌برماست جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیم با کس نسگالیم از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست ازماست که‌برماست یک‌تن چو موافق شد یک دشت سپاه‌است با تاج و کلاهست ملکی چو نفاق آورد او یکه و تنها ازماست که‌برماست ماکهنه چناریم که از باد ننالیم بر خاک ببالیم لیکن چه کنیم‌، آتش ما در شکم ماست ازماست که‌برماست اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است زین قوم شریفست نه جرم ز عیسی، نه تعدی زکلیساست ازماست که‌برماست ده سال به یک مدرسه گفتیم و شنفتیم تا روز نخفتیم وامروز بدیدیم که آن جمله معماست ازماست که‌برماست گوییم که بیدار شدیم‌! این چه خیالست‌؟ بیداری ما چیست‌؟ بیداری طفلی است که محتاج به‌لالاست ازماست که‌برماست از شیمی و جغرافی و تاریخ‌، نفوریم از فلسفه دوریم وز قال وان قلت‌، بهر مدرسه غوغاست ازماست که‌برماست گویند بهار از دل و جان عاشق غربیست یاکافر حربی است ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست ازماست که‌برماست

کامیار

سلام جای بسی تاسف است که هر روز شاهد تخریب یک اثر باستانی هستیم، بی شک مدیران فعلی میراث ادامه دهندگان همان راه دولتهای قبل هستند، مدیریت فارس و کشور را به دست ادمهایی داده اند که پست و مقام براشون مهمه نه حفظ اثر، هفته گذشته پاسارگاد چه وضعی داشت، امروز اینجا، فردا هم جای دیگر، از ماست که بر ماست، باید زار زار به حال مدیرت در میراث فرهنگی ما گریست...

علی هژبری

با سلام مجدد البته ناگفته پیداست که سازمان میراث فرهنگی به تنهایی قادر به انجام این مهم نیست و حتما باید نهادهای ارشد دولتی حمایت های لازم را کنند تا میراث فرهنگی بتواند مردم را مجاب به خروج از محوطه کند همچون بیستون در کرمانشاه، هگمتانه در همدان، بیشاپور در فارس و... از این روی انتظار داشتن از میراث فرهنگی زمانی منطقی است که استاندار، فرماندار، وزارت مسکن و ... هم همکاری نمایند. با کمال احترام علی هژبری کارشناس معاونت میراث فرهنگی

دیدگاه خود را بنویسید