کرونا و سیاست غیرمسوولانۀ میراث فرهنگی در برابر گردشگری

پنج شنبه 9 فروردین 1403





کرونا و سیاست غیرمسوولانۀ میراث فرهنگی در برابر گردشگری



 

 

 

 

 

 




تارنمای فرهنگی مهرگان گروه گردشگری سیاوُش آریا*

 

 

پدیداری و گسترش ویروس کرونا در کشور، اَنگیزه ای شد تا همۀ بخش های گردشگری تعطیل شود. اما در دو سه هفتۀ گذشته سرپرستان میراث فرهنگی و گردشگری با رفتارهای غیرمسوولانه و تصمیم های نادرست و غیرکارشناسانه و ناسازگار با دیدگاه وزارت بهداشت، مردم را به سفر در طبیعت و گردش گاه ها تشویق کرده و اَنگیزۀ اَفزایش مبتلایان به بیماری کرونا شده اند.

 

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، با کم تر شدن آمار افرادی که به بیماری کووید 19 در کشور دچار شده اند، سرپرستان میراث فرهنگی و گردشگری و بالاترین مقام مسوول آن یعنی معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای به اصطلاح کمک و همیاری به بخش گردشگری و پیشه های وابسته به آن، از تاریخ 18 اَردیبهشت ماه دستور بازگشایی تاسیسات گردشگری، هتل ها و اقامتگاه های رسمی را صادر کرد.

 

همچنین در این بیانیه که از سوی ولی تیموری، دبیرکارگروه گردشگری و فضاهای ورزشی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا و معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی صادر شده بود، سفر به طبیعت، کوه و جنگل ها و کرانۀ دریاها و همۀ مکان های گردشگری روباز آزاد و مجاز دانسته شده است. هرچند که، در این بیانه به سفر هوشمند (سفر همراه با سلامت) اشاره و پافشاری (تاکید) شده است و از مردم و مسافران خواسته شده، به جز موارد کاری و ضروری از سفر پرهیز کنند.


  اما با نگرش به دستور آزاد سازی سفر در طبیعت و فرا رسیدن روزهای تعطیل در اوایل و میانۀ خوردادماه و پایان فصل بهار و پیش از گرم شدن هوا در تیرماه تابستان و مهم تر از همه، رعایت نکردن پیمان نامه های بهداشتی (پروتکل) از سوی بیش تر مردم و نبود نظارت و بازرسی روزانه در بخش های گوناگون گردشگری از جمله، اقامتگاه ها، بوم گردی ها، خانه مسافر و مجتمع های گردشگری و پذیرایی و به ویژه گردش گاه ها و چشمه سارها از سوی مسوولان اَمر (که خود اعلام کرده اند ماهی یک بار بازرسی ها انجام شود!)، خواهی نخواهی بر گسترش روزاَفزون بیماری کرونا و بیش تر شدن آمار افراد دچار شده به آن، دامن زده خواهد شد و نتیجۀ سه ماه کوشش های شبانه روزی پزشکان و پرستاران ارجمند و فداکار و کادر درمان، به باد خواهد رفت.


از سویی، بایسته یادآوری است همان گونه که بیشتر مسوولان درمانی و پزشکی و مسوولان دانشگاه های علوم پزشکی و بیمارستان ها بارها بیان داشته اند، نیروی بدنی و توان تاب آوری کادر پزشکی و پرستاران در این سه ماهه، بیش از پیش هدر رفته و پایین آمده و آن ها رنجور و خسته شده اند و خدای ناکرده دنبالۀ چُنین رَوندی، بی گمان پیامدهای ناگوار و برگشت ناپذیری را برجای خواهد گذاشت.


 باید دانست که بر پایۀ آمار وزارت بهداشت کشور تا کنون بیش از 100 پزشک و پرستار بر اثر دچار شدن به بیماری کرونا جان باخته اند. و این شمار جانباختگان تنها برای سه ماه، کم نیست و جای نگرش و اَندیشیدن دارد.

 

 

رفتار هر کشور در زمینۀ بازگشایی تاسیسات گردشگری متفاوت است

 

 

سخن درخُور نگرش و بسیار مهم این است که، به هیچ روی نباید ما رفتار مردم خود را با دیگر کشورها بسنجیم.

به بیانی دیگر، بازگشایی بخش های گوناگون گردشگری و به ویژه گردش گاه ها و یادمان های تاریخی و فرهنگی (موزه ها قانون ویژه خود را دارند و به باور نگارنده در این دسته نمی گنجند) در هر کشوری بر پایۀ آموزش و پالایش فرهنگ و مهم تر از همه، رفتار مردم آن کشور در رُخدادهای گوناگون طبیعی و غیرطبیعی و حوادث ناگوار و گذر زمان و آموختن تجربه و البته قانون آن سرزمین باید سنجید.


همچنین هرگز نباید، تصمیمی که در یک کشور آموزش دیده و با قانون دربارۀ گردشگری و بخش های وابسته به آن گرفته می شود را در ایران پیاده کرد. هرچند که، از تجربه های دیگر کشورها باید آموخت و بهره برد. ولی همان گونه که می دانیم، وضعیت آموزش و رعایت قانون درکشور ما بسیار ضعیف و سُست و بی بُنیاد است و هر گونه تصمیم غیرکارشناسانه و غیرمسوولانه و بدون دور اَندیشی پیامدهای ناگواری را برجای خواهد گذاشت.


پس این که، ما بیاییم و گردش گاه ها را باز کنیم و سفر به طبیعت را آزاد نماییم، ولی انتظار داشته باشیم که بیش تر مردم و مسافران فاصلۀ اجتماعی را رعایت کنند یا از ماسک بهره برده و مهم تر از همه، گروهی به طبیعت نروند و به یک دیگر نزدیک نشده و چادر در طبیعت برپا نکرده و به گفته ای ، کَمپ نزنند، کاری بی هوده و از پایه خیال اَنگیز و خام است.

 

تازه پیش از بازگشایی رسمی سفر به طبیعت نیز، برخی گروه ها و افراد دست به تبلیغ های گسترده در شبکه های اجتماعی زده بودند و برنامه های طبیعت گردی و کوه نوردی را کمابیش اجرا می کردند. زیرا بیش تر طبیعت گردان و کوه نوردان از پایه باوری به دچار شدن خویش به ویروس کرونا ندارند و در گزارش های خبری گوناگون هم خوانده و شنیده ایم که بیش تر آن ها (و نه همگی) می گویند که، اگر بنا بوده بیمار شویم و دچار، باید تا کنون شده باشیم!!

همچنین آن ها باورمندند که، سیستم دفاعی بدن ما قوی است و دچار این بیماری نخواهیم شد. که همین موضوع خود جای شگفتی و افسوس و البته بازنگری و دور اَندیشی دارد.


همچنین باید دانست که پایه و اساس گردشگری طبیعت و کوه نوردی در کشور ما، گروهی و به سخنی دیگر اتوبوسی است. از سویی، با اَرج گذاشتن به افراد و راهنمایانی که باورمند به پاسداشت طبیعت و گردشگری پایدار بوده، بیش ترین آسیب به طبیعت، کوه ها و اِشکَفت ها (غارها) از سوی همین گروه ها بوده و است.

گواه این سخنان بازدیدهای میدانی نگارنده در یکی دو دهۀ گذشته است که در اِشکفت های تاریخی و یادمان های میراثی دور از دسترس و دشوار، همیشه جای یادگاری نویسی گروه های کوه نوردی و طبیعت گردها بوده است که بی گمان کُنشگران میراث فرهنگی نمونه های فراوانی را از نزدیک دیده اند.


برگردیم به جُستار اصلی و موضوع سفر به طبیعت. نگارنده باورمند است که سفر به طبیعت و گردش گاه ها باید در واپسین گام (مرحله) و زمانی بَس دراز دیگر بازگشایی می شد. و وارون دیدگاه های غیرکارشناسی و غیرمسوولانه بیش تر سرپرستان گردشگری و میراث فرهنگی کشور، باید در گام نخست یادمان های تاریخی و فرهنگی روباز را به گونۀ محدود و آزمایشی باز کرده و آزمون و خطاها را سنجیده و پس از آن، تصمیم به ورود به طبیعت و گردش گاه ها را در گاه مناسبی دیگر صادر می کردند. زیرا گردشگران فرهنگی کمابیش آگاهانه تر رفتار می کنند. هرچند که، نباید گردشگران فرهنگی را با مسافران و تودۀ مردم که همان بازدیدکنندگان هستند، یکی دانست و به شمار آورد.


با این همه، در کل همان گونه که آورده شد رفتار بیش تر مردم ما با یادمان های تاریخی، فرهنگی و طبیعت درخُور نبوده و از دید آموزش و رعایت نکردن قانون در جایگاه شایسته ای قرار نداریم.


در این جا نیاز به یادآوری است که کشور در شرایط ویژه و بیماری واگیردار (اپیدمی) قرار دارد و پای جان انسان ها در میان است و هرگونه کوتاهی و سُستی و کم کاری گناهی است نابخشودنی. همچنین سرانۀ بهداشت و رعایت موارد بهداشتی و پزشکی از سوی تودۀ مردم، پیش از این بیماری هولناک هم، چندان خوب نبوده است.

 

 

به سفر برویم یا نرویم. تضاد در میان سخنان مسوولان


 

سرپرستاران وزارت بهداشت و مسوولان بهداشتی و پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی در سراسر کشور پافشاری دارند که مردم هم چنان در خانه بمانند و برای خرید خانه نیز، همانند گذشته چند روزی یک بار بیرون روند. از سویی، سفارش شده است که، مردم جز در موارد کاری و بسیار ضروری به سفر نروند.

همچنین آن ها پیوسته از مردم می خواهند که فاصلۀ اجتماعی و موارد بهداشتی را جدی گرفته و به شدت رعایت کنند. اما سرپرستان گردشگری در وزارت میراث فرهنگی در اقدامی ناسازگار و ناهمخوان، سفر به طبیعت و گردش گاه ها را آزاد و مردم را به حال خود رها کرده اند که جای پرسش و شگفتی دارد. کافی است به همین تعطیلات چند روز گذشته و استان های شمالی کشور و شلوغی برخی از جاده ها نگاهی انداخته تا عمق فاجعه را دریابیم.


اما این همۀ داستان نیست و تازه آغازی است همراه با غم و اندوه. زیرا همان گونه که آمار دچارشدگان به بیماری کرونا در یک هفته گذشته نشان می دهد رو به اَفزایش بوده و نگران کننده است. دو هفته ای بود که آمار بیماران کمتر از 1200 و گاهی به زیر هزار تَن (نفر) هم می رسید.

  ولی شوربختانه با آغاز سفرها و رفت و آمد میان استان ها و شهرها و بدون محدودیت و بازرسی و سفر مردم در دل طبیعت و کوه ها، دوباره آمارهای دچار شدگان به بیماری کرونا فزونی گرفت و دو سه روز گذشته از مرز دو هزار تَن هم گذشت و بر دل نگرانی های کُنشگران مدنی و اجتماعی و دلسوزان جامعه افزوده شد. همچنین در هفته های آینده باید بینندۀ شمار بیشتری از دچار شدگان به این بیماری باشیم.


 ای کاش بیش تر مردم و آن هایی که مسوولیت اجتماعی را رعایت نکرده و بی خیال و بی پروا به سفر و طبیعت و بیرون از خانه در مکان های شلوغ رفت و آمد می کنند، تنها یک بار سری به بیمارستان ها و درمانگاه ها می زدند تا از نزدیک وضعیت نابسامان و اندوه بار بیماران و کادر پزشکی را ببینند و پِی به شرایط ویژه و دشوار کشور ببرند. این بخش را در همین جا کوتاه کرده و به پایان می بریم.

 

 

جان شیرین را دریابیم یا غم نان بخوریم؟

 

 

نگارنده به اَنگیزه ای که خود از راهنمایان گردشگری است و تنها راه درآمد وی از همین راه است و از پاییز سال گذشته تا کنون به اَنگیزۀ شرایط کشور، همانند دیگر راهنمایان گردشگری و برخی از بخش های وابسته به آن، درآمدی نداشته و با گسترش و پدیداری بیماری کرونا در فصل بهار و پیک گردشگری دچار زیان و آسیب شدید شده است، هم چنان به این پرسش می اَندیشد که به راستی در شرایط ویژه و دشوار امروز چه باید کرد؟ آیا باید مسوولیت اجتماعی خویش را رها کرده و به کادر درمان و پزشکی فشار وارد کرد و به دنبال نان رفته و هر چه باداباد را دریافت و یا جان شیرین را پاس داشت و در اندیشه پاسداری از جان دیگر هم میهنان و مردم برآمد؟


شاید هم بتوان حد میانی را در نظر داشت و با رعایت موارد بهداشتی و با باز شدن اماکن تاریخی و فرهنگی که به تازگی صورت گرفته، امیدوار و دل خوش بود یا این که، به راستی به دنبال کار و پیشۀ دیگری رفت.

این پرسشی است که به سادگی و آسانی نمی توان به آن پاسخ درخور و مناسبی داد و با گذشت زمان و شرایط کشور می توان به آن دست یافت.


همچنین شاید برخی از راهنمایان گردشگری طبیعت و کوه نوردان پس از خواندن این گزارش گلایه مند شده که پس از چندین ماه بیکاری، اکنون که دولت شرایط سفر را فراهم آورده است چرا شما با آن مخالف بوده و این گزارش را نگاشته اید؟ اما پاسخ نگارنده و دل نگرانی های وی را باید در مسوولیت اجتماعی و همدردی با جامعۀ ارجمند پزشکی جست و جو کرد.


در پایان باید دانست که ما در برابر انسان ها و جان هم میهنانمان مسوولیم ...

 

 

 

 

 




*پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی راهنمای گردشگری- کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم خبرنگار آزاد- دبیر انجمن مهرگان

 


1399/03/06
بازدید : 1221


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید