تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه گردشگری – حمیدرضا سُروری*
دژ پرنده یکی از دژهای مهم در ناحیۀ دکن کشور هندوستان است که در شهر عثمانآباد، ایالت ماهاراشترا جای گرفته است.
دژ به هنگام دورۀ وزارت محمود گاوان، وزیر نامدار و ایرانی بهمنیان در نیمۀ دوم سدۀ پانزدهم میلادی ساخته شده است (Michell&Zebrowski,2008:36). و پس از فروپاشی بهمنیان چندین بار میان جانشینان آنان دست به دست شده است.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، از فرماندۀ دژ با عنوان قلعهدار یاد میشده و با اینکه اختیاراتی داشته، ولی به گونۀ کلی فرمانبردار شاه بهمنی بوده است (Sohoni,2018:83). ساختار معماری و دیوارهای بلند آن به خوبی برای دفاع در برابر مهاجمان ساخته و پرداخته شده، خندقی ژرف پیرامون دژ را فرا گرفته که بدون شک و با توجه به پرآب بودن آن، تهاجم به دژ پرنده را بسیار دشوار میکرده است. دژها در ناحیۀ دکن هندوستان، طی سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی، مرکزی نظامی، اداری و سیاسی بودهاند و در این میان دژ پرنده هم همین جایگاه و کارکرد را داشته است. دروازۀ اصلی دژ درگوشۀ شمال خاوری (شرقی) آن قرار دارد و دارای 3 ورودی تاقدار است. حیاط یا فضایی میانی در پس این 3 تاق ورودی جای دارد. دسترسی به دژ از راه پل متحرکی بر روی خندق امکان پذیر بوده، این پل متحرک به هنگام یورش دشمن جمع میشده است (Michell&Zebrowski,2008:35).
یکی از بناهای شاخص درون دژ پرنده، مسجد آن است که میان سال های 1603-1600میلادی هنگام چیرگی نظامشاهیان بر دژ پرنده ساخته شده است. ستون ها و ساختارکلی مسجد به خوبی بیانگر این موضوع است که در ساخت آن از مصالح و سنگ های بناها و نیایشگاههای دودمان های هندو و بومی منطقه استفاده شده است و این موضوع را در ساخت مسجد کریمالدین در بیجاپور هم میبینیم (Michell&Philon,2018:272). افزون بر اینکه در بدنۀ دیوارهای ورودی دژ نیز، چند سنگ نگاره دیده میشود که بیانگر پیریزی و ساخت دژ و استفاده از سنگ های بناهای دودمان های بومی منطقه است که پیش از برآمدن بهمنیان بر این ناحیه تسلط داشتند. مسجد دژ پرنده 3 ورودی دارد و روی یکی از سنگ های کنار مهراب (محراب) مسجد نیز آیۀ 255 سورۀ بقره نبشته شده است:
((اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ)).
از سازههای دیگر درون دژ می توان به مخزن آب و گرمابۀ آن اشاره کرد. چند انباری مهمات هم درون دژ وجود دارد و جالب اینکه هنوز درون آن ها میتوان توپ های بزرگ، توپ های سرپر و کوچک دستی (زنبورک یا زنبوره) و گلولههای کوچک و بزرگ توپ را دید. به نظر میرسد این زنبورک ها از آنِ دورۀ آصفجاهی (نظام حیدرآباد) هستند. دودمانی که میان سال های 1948-1724میلادی بر بخش های گستردهای از ناحیۀ دکن فرمانروایی میکرد. روی برخی از توپ ها که در خارج از این انباری قرار دارند، میتوان نام نواب میرنظامعلیخان بهادر را دید. میرنظام علیخان آصفجاه دوم درسال 1734میلادی زاده شد و میان سال های 1803-1762میلادی دومین فرمانروای دودمان آصفجاهی یا نظام حیدرآباد بود. نام رسمی او آصفجاه دوم نظامالملک، نظامالدوله نواب میرنظامعلیخان فاتح جنگ سپهسالار نواب دکن بود. درون یکی از انبارهای دژ سنگ نبشتۀ (کتیبه) پارسی جالب توجهی خودنمایی میکند که درکنار چندین سنگ نگارۀ کوچک و بزرگ هندو جای گرفته است. متن سنگ نبشته چنین است:
((خان عالی مکان عزت خان – کرده احداث گلبن رنگین
وه چه گلشن خورنق ثانی - هرگلش خار دیده جنت – قمری و عندلیب می خوانند
وه چه گلشن بستان خلد برین – بناش (بنایش) رشک زلف نورالعین – جند افسر نما مکان و مکین
گفت با لفظ نیک تاریخش – فکر فاتر بهشت روی زمین 1110)).
فاتر در اینجا به معنای هوش کند و کم ادراک است و با توجه به تاریخ نبشته، روشن است که از آن دورۀ فرمانروایی اورنگزیب عالمگیر پادشاه گورکانی است. اورنگزیب دکن را اشغال کرد و به زندگانی دودمان های قطبشاهی و عادلشاهی پایان داد. چهبسا عزتخان نیز حاکمی بومی بوده که از سوی اورنگزیب به مقام فرمانروایی این منطقه (عثمانآباد) و دژ پرنده منصوب شده است.
در کنار این سنگ نبشته پارسی چندین پیکره از خدایان و ایزدبانوان هندو نیز نگهداری میشود و البته یکی از گادهیگال های نامدار ماهاراشترا نیز در همین بخش وجود دارد (سروری،1399).
در این میان آنچه که بسیار جالب توجه است فراوانی توپ های جنگی در برج های دژ بیدر است. لازم به توضیح است که جایگاه اصلی توپ غولپیکر مالک میدان دژ پرنده بوده، ولی پس از غلبۀ عادلشاهیان بر نظامشاهیان این توپ غولپیکر به بیجاپور منتقل شده است (سروری،1394). محمد قاسم هندوشاه استرآبادی به این موضوع اشاره میکند که محمدشاه بهمنی در سال 1366م./767ه. برآن بوده تا دژ ادونی (Adoni) را تسخیرکند و از این روی، کارخانۀ آتش بازی درست کرده، سلاحی که پیش از آن در دکن مورد استفاده قرار نگرفته بود. سلطان محمدشاه انجام این کار را به مقربخان ولد صفدرخان سیستانی محول کرده و جمع رومیان و فرنگیان که ملازم موکب منصور بودند، تابع مقربخان شده، توپ خانۀ بزرگ ترتیب یافت (هندوشاه استرآبادی 1388: 275). در پایان سدۀ چهاردهم و ابتدای سدۀ پانزدهم میلادی و در ادامه سدۀ شانزدهم، استفاده از توپ بسیار متداول گردید و نقش بسیار پررنگی در جنگ ها بازی کرد. توپ های ناحیۀ دکن را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد، توپ های آهنی، توپ های چدنی، توپ هایی از جنس پنج آلیاژ یا فلز ترکیبی و توپ های مینیاتوری (Nayeem,2008:316). توپ های مینیاتوری بسیار جالب توجهاند و روی آن ها صاف و صیقلی شده است و با نقش حیوان ها تزئین شدهاند. از همه جالب تر و جذاب تر وجود نبشته های پارسی روی بدنه و سر لولۀ توپ است. در یکی از برج های دژ پرنده که در نزدیکی مسجد دژ جای دارد، توپ بزرگی به چشم میخورد و با توجه به نبشتۀ روی توپ از این توپ نیز با نام توپ (ملک میدان) یاد شده است. قاب دیگر روی توپ به این مضمون است (جلوس، سنه خمسه و سبعین7). در قابی جداگانه نیز (عمل محمد حسین عرب) نبشته شده است. محمدحسین عرب در خدمت عادلشاهیان بود و توپ های فراوانی به دست او ساخته شد. در ادامه نیز وارد ساختار نظامی گورکانیان گردید. در قاب دیگر روی این توپ نام شاه گورکانی (ابوالمظفرمحیالدین محمد اورنگزیب بهادرعالمگیر، پادشاه غازی(جنگجو) آمده است). در این میان نبشتۀ روی دهانۀ لولۀ توپ بسیار جالب تر است:
بهر(به هر) میدان به یک لوله دوصد صف درشکن دارم
حذر کن زین غنم (غنیمت) از بس که آتش در دهان دارم.
در این میان وجود حوضچۀ سنگی کوچکی که کنار این توپ جای دارد نیز جالب است. شاید درون این حوضچۀ کوچک را پر از آب میکردند تا از شدت صدای انفجار کم کنند. به این ترتیب که فردی که فتیلۀ توپ را برای شلیک گلوله روشن میکرده، برای کم کردن صدای انفجار و جلوگیری از کر شدن سرش را درون حوضچه فرو میبرده است. و شاید هم سنبه را در این حوضچه فرو می کردند و درون لوله می گذاشتند تا بدین وسیله بتوانند حرارت لوله را پس از چندین شلیک پایین بیاورند. نگارنده حوضچۀ دیگری همانند همین حوضچه را در بخش دیگری از دژ روی زمین دیده است که با توجه به نبود توپ در کنار آن، روشن بود در گذر زمان از جای اصلی خود جابه جا شده است.
توپ بزرگ دیگری در یکی دیگر از برج های دژ پرنده وجود دارد که آن توپ نیز به دلیل دارا بودن نبشته های پارسی بسیار جذاب است. از توپ با نام اژدها پیکر یاد میشود و همین نام روی توپ نوشته شده است. زیرا که سر توپ به شکل اژدها ساخته شده است. روی این توپ نیز در قاب هایی جداگانه (اورنگزیب بهادرعالمگیر پادشاه غازی)،(جلوس میمنت مانوس سنه 4)، (سنه 1071هجری)، (توپ اژدها پیکر)، و (عمل محمدحسین عرب) نبشته شده است. روی بخش دهانۀ توپ نیز این نبشته جلب توجه میکند:
بهر (به هر) میدان به یک لوله دو صد صف درشکن دارم
نبشته بعدی دور لولۀ مدور توپ نگاشته شده است:
زبس که اخگر غم پرورد درون تنم
چو کوره می زند آتش زبانه از دهنم
بخشی از توپ های موجود درون دژ پرنده هم ساختۀ هلندی هاست و دست کم یک نمونه توپ هلندی را میتوان با توجه به نشان ها و تاریخ روی آن بازشناخت. روی این توپ نشان شرکت هند شرقی هلند موسوم به (Vereenigde Oost Indische Compagnie ) یا ، VOC را میتوان دید. حال این توپ از هلندی ها خریده شده یا این که طی نبرد با هلندی ها به غنیمت گرفته شده و یا با استخدام توپریزان هلندی به دست نظامشاهیان یا عادلشاهیان ساخته شده است، روشن نیست! سال ساخت توپ بر اساس نبشته ای که روی آن است 1627میلادی است. چندین و چند توپ بزرگ و کوچک دیگر در جایجای دژ خودنمایی میکند و از این نظر دژ پرنده را به یکی از بی مانند ترین (منحصربه فرد ) دژها تبدیل کرده است.
سپاس گذاری
(با سپاس از سروران، عمادالدین شیخ الحکمایی، گودرز رشتیانی، سیدرضا حسینی و بانوان روشنک جهرمی یکتا، فرزانه گشتاسب و پیرایه حسنوند به سبب کمک و راهنمایی هایشان در بازخوانی و تصحیح ایرادهای خوانش نگارنده از نبشته های توپ ها).
ستونهای به کار رفته در مسجد را از نیایشگاه های پیشین هندو آورده اند
گرمابه و مسجد دژ پرنده
مخزن آب دژ
کتیبه پارسی دژ که درون یکی از اتاقها جای دارد
سرکار نواب میر نظام علی خان بهادر
عمل محمد حسین عرب
سنه 1071 هجری
ز بس که اخگر غم پرورد درون تنم - چو کوره میزند آتش زبانه از دهنم
حوضچۀ کنار توپ ملک میدان
توپ ملک میدان در دژ پرنده
توپ هلندی
توپ دورۀ آصف جاهی
بهر میدان به یک لوله دو صد صف در شکن دارم- حذر کن زین غنم از بس که آتش در دهان دارم
اژدها پیکر
توپ اژدها پیکر
آیه 255 سوره بقره در کنار محراب مسجد دژ
اورنگ زیب بهادر عالمگیر پادشاه غازی
نگاره ها از حمیدرضا سُروری است
سرچشمهها :
پارسی
محمد قاسم هندوشاه استرآبادی،1388. تاریخ فرشته، از بابر تا عادلشاهیان، تألیف: تصحیح،تعلیق، توضیح و اضافات: دکتر محمدرضا نصیری، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،تهران (جلد دوم)، چاپ اول، ص275.
سروری، حمیدرضا، (1395،25آذر). مطالعه کتیبه فارسی و تکنیک ساخت توپ مالک میدان هندوستان. سینا، خبرگزاری علم و فرهنگ. https://sinapress.ir/news/24652.
سروری، حمیدرضا،(1399،28فروردین). آشنایی با سنگ های نامدار به «گادهیگال» در هند. تارنمای فرهنگی مهرگان. https://www.mehrganaria.ir/Maghale_View.aspx?Code=20757
فرنگی
Michell, George and Zebrowski, Mark.2008. The new Cambridge History of India, Architecture and Art of the Deccan Sultanates, Cambridge University press.pp.35-36.
Michelle, George and Philon, Helen.2018. Islamic Architecture of Deccan India, ACC Art Books. Printed in China.p.272.
Nayeem,M.A.2008. The Heritage of the Adil Shahis of Bijapur, Hyderabad Publishers. P.316.
Sohoni,Pushkar.2018. The Architecture of a Deccan Sultanate: Courtly Practice and Royal Authority in Late Medieval India London: I.B. Tauris,pp.83-85.
*کارشناسی اَرشد باستان شناسی و دانشجوی دکترای هندشناسی