نامۀ احزاب دربارۀ نابودی زیست بوم کشور به حسن روحانی

جمعه 31 فروردین 1403





نامۀ احزاب دربارۀ نابودی زیست بوم کشور به حسن روحانی



نامۀ احزاب دربارۀ نابودی زیست بوم کشور به حسن روحانی

 



 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه گردشگری، بخش زیست بوم

 

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، بیش از بیست حزب در بیانیه ای اعتراض خودرا به روند نابودی بیش از پیش زیست بوم کشور به ویژه بزرگ ترین بوستان ملی ایران،بوستان گلستان به گوش فَرنشین(رییس) جمهور کشور، دکتر حسن روحانی رساندند.آنان خواستار پایان دادن به این فاجعۀ بزرگ ملی شدند و از ایشان خواستند تا هرچه زودتر و فوری به این مساله رسیدگی کنند.

 

متن کامل این اعتراض و بیانیه و شمار احزاب امضاء کننده بدون ویرایش و پارسی نویسی در زیرمی آید :

 

جناب آقای حسن روحانی

ریاست محترم جمهوري اسلامي ايران

 

همان‌طور که آگاه هستید بار دیگر آتش به جان مهم‌ترین و بزرگ ترین پارک ملی ایران، که به عنوان یکی از ۵۰ ذخیره‌گاه زیست‌محیطی کره زمین در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، افتاد و نزدیک به یک‌سوم جنگل‌های ارزشمند آن را در کام خود فرو برد.

آقای رییس‌جمهور: وضعیت محیط زیست کشور در بحرانی‌ترین دورانِ تاریخ خود به سر می‌برد. وضعیت تا آن اندازه بحرانی و در خطر است که می‌گویند جنگل‌های این سرزمین ــ که روزانه ۴۰ هکتار از وسعت‌شان کاسته می‌شود و این تخریب روندی صعودی دارد ــ تا چند دهۀ  دیگر به وضعیتی هم‌چون وضعیتِ کنونیِ تالاب‌های آن دچار خواهند شد. هشتاد درسد تالاب ارزشمند بختگان خشک شده و ۶۵ درسد دریاچۀ  ارومیه، که نماد محیط زیست کشور است، به کویر نمک تبدیل شده است. عمق تالاب انزلی کم شده و بخش‌های بزرگی از تالاب‌های گاوخونی، ارژن، پریشان، آجی‌گل و تالاب سه‌گانۀ  هامون نیز خشک شدند. وضعیت تالاب شادگانِ هویزه و هورالعظیم نیز نامناسب است. آلودگی هوا را هم که در بیشتر اوقات تجربه کرده‌اید، که این باعث می‌شود ‌بتوانید وضعیت هم‌میهنان‌مان در برخی شهرهای غرب کشور، به‌ویژه شهر اهواز، را درک کنید. در این سال‌ها ذره‌ای هم از سرعت ساخت‌وساز در اَبَرشهر تهران و در نتیجه افزایش جمعیتِ بی‌تناسب، که مولد همۀ  آلودگی‌های شهر است، کاسته نشده و نه تنها توجهی از سوی مسوولان ادارۀ  شهر به این موضوع مهم نمی‌شود بلکه خودشان با ایجادِ دریاچه‌هایی نسنجیده بر طبل این ساخت‌وسازها و نابود کردن منابع آبی می‌کوبند. در یک کلام، تمام شاخصه‌های زیست‌محیطی کشور در وضعیتی بسیار نامطلوب قرار دارد، تا جایی که برخی کارشناسان وضعیت فعلی را سقوط آزاد نامیده‌اند.

فراموش نشود که درست است در دو سده اخیر تخریب شدید محیط زیست را در بسیاری از کشورهایی که امروز از مدافعان جدی آن در سطح جهانی هستند هم داشته‌ایم، ولی اغلب این کشورها در عرض‌های جغرافیایی بالاتر قرار دارند و دارای اقلیم مرطوب هستند و احیای زیست‌بوم در مناطق مرطوب بسیار راحت‌تر است. اما زیست‌بوم‌های مناطق خشک، در صورت نابودی، به دلیل پدیدۀ  بیابان‌زایی ممکن است هرگز قابلیت احیاء نداشته باشند. طبیعتی که ما امروز در حال نابود کردنش هستیم دسترنجِ هزاران‌سال تلاش طاقت‌فرسا و بی‌وقفۀ نیاکان‌مان بوده است.

البته ــ بر خلافِ سازمان میراث فرهنگی ــ باید از شما به خاطر گماردن فردی آشنا با مسایل محیط زیست بر مدیریت سازمان حفاظت از محیط زیست سپاس گذاری کرد. به‌ویژه آن‌که این فرد با دعوت از متخصصان و منتقدان سازمان باعث جاری شدنِ خونی تازه در رگ‌های بی‌جان آن سازمان شدند، هر چند به‌نظر می‌رسد این روند حسنه متوقف و گفت‌وگو با منتقدان قطع شده است. موضع‌گیری بانو ابتکار در برابر بنزین پتروشیمی شایستۀ  تقدیر است. با وجودِ این، باید بر پشتیبانی‌های خود از این سازمان بیفزایید، چرا که به نظر می‌رسد این سازمان برای رسیدن به بسیاری از اهداف خود ناتوان باشد. نخست آن‌که بودجه‌اش آن‌ اندازه ناچیز است که نتواند از پرورش مدیرانی آگاه برای آیندۀ  کشور و تحقیقاتِ تخصصی مرتبط، به‌ویژه در دانشگاه‌ها، پشتیبانی نماید. ناتوانی در جلوگیری از معدن‌کاوی در مناطق حفاظت‌شده، کم‌کاری در بازنگری قوانین کهنۀ این حوزه، عدم حمایتِ کافی از محیط‌بانان در حالی که می‌توان با جذبِ افرادِ بومی مناطق از سوی نیروهای مسلح معضلِ ناتوانی در برابر شکارچیان غیرمجاز را حل کرد،... برخی از کوتاهی‌ها و تعلل‌های سازمان یادشده است. عدم حمایت سازمان از گونه‌های گیاهی، به جز نبودِ مدیرانی آشنا با محیط طبیعی در آن سازمان، از ناهماهنگی با سازمان جنگل‌ها و مراتع که خود را متولی این بخش می‌داند نیز ناشی می‌شود، در حالی که اصولا این دو باید با هم ادغام شده و تشکیل وزارتخانه‌ای قدرتمند را بدهند.

اما بخش دیگر از مشکلات محیط زیستی کشور به باقی ارکان دولت برمی‌گردد. در این سال‌ها بیشترین آسیب به محیط زیست توسط طرح‌های دولتی وارد شده است، در حالی که ما سال‌ها پیش اصلِ درخشان پنجاهم را در قانون اساسی کشورمان گنجاندیم. بسیاری از مدیران دولتی باید در این زمینه آموزش ببینند و لازم است زمانی برای این کار ــ حتا در هیات دولت ــ در نظر گرفته شود. گنجاندن دروسی مرتبط در مدارس و حتا فراتر از آن آموزش وطن‌دوستی و وطن‌پرستی هم، تا در کنار آموزش‌های دینی قرار بگیرند و به انضباط اخلاقی و نفع ملی بیشتر بینجامند، برای جامعۀ  امروز ضرورت است.

وزارتی که خود بانی سدسازی است، هر چند به‌تازگی با برگذاری همایش‌هایی می‌کوشد خود را با سیاست‌های جدید هماهنگ کند، ولی هم‌چنان از انتشار و پخش اطلاعاتش در حوزۀ  ملی «آب» جلوگیری می‌کند و در واقع دست از ساختِ هیچ کدام از سدهای مخربش نکشیده است. سدسازی‌های بی‌رویه و بی‌نتیجه تا آنجا مورد انتقاد است که حتا وزیر محترم نیرو نیز ادغان داشته‌اند در سدسازی افراط کردیم و بیلان آب زیرزمینی نزدیک به نیمی از سدها منفی است. با این حال، درحالی که طرح‌های بزرگی در بخش آب با اعتباری نجومی کلنگ‌زنی خواهد شد، عملیات اجرایی سدهایی جدید هم آغاز شده است. این وضعیت به شایعه‌هایی چون نیرومند بودن پیمان‌کاران و سودجویی آنان از بخش آب کشور، حتا به قیمت نابودی آن و تهدید زندگی ایرانیان، دامن زده است. این روندِ مخرب در حالی ادامه دارد که در زمینۀ  تصفیۀ  فاضلاب‌ها به‌ویژه در شهرهای مرکزی و ساحلی کوچک‌ترین گامی برداشته نشده است. صلاح است دولت در این‌باره تصمیمی قاطع بگیرد.

وضعیت محیط زیستِ کشور چیزی نیست که نجات آن را منوط به مواردی دیگر کنیم. آن را در اولویت قرار داده‌اید، اما هم‌چنان در بدنۀ دولت جای عزمی عظیم و یکپارچه برای نجاتِ آن خالی است. در این راستا، در صورتِ درخواست، احزاب امضاکنندۀ این نامه نیز از هیچ کمکی به مسوولان کوتاهی نخواهند کرد.

در گام نخست، خواهشمندیم از آن‌جا که آتش‌سوزی عظیم پارک ملی گلستان ــ با خسارت اکولوژیکی غیرقابل ارزش‌گذاری ــ ششمین مورد در دو ماه گذشته بوده است هیچ بهانه‌ای را برای کوتاهی در محافظت از آن نپذیرفته و نسبت به مسببان آن، از صدر تا ذیل، برخوردی قاطع داشته باشید.

 

جبهۀ اعتدال‌گرايان و جبهۀ  اصلاح‌طلبان

(متشکل از 24 حزب)

 

نام احزاب به‌ترتیب حروف الفبا:

1. حزب اتحاد ملی ایران ـ محسن صفرپور

2. حزب اصلاحات جامعه مدنی ایران ـ بانو،محمودوند

3. حزب پیشگامان توسعه ـ محمدرضا آل‌قیس

4. حزب ترقی ایران ـ بابک آذرباد

5. حزب توسعه استان کرمانشاه ـ امیرحسین مهدوی

6. حزب حمایت از نظم و قانون ـ حسین طجرلو

7. حزب عدالت ـ بیژن ثابتی

8. حزب فرزندان ایران ـ جمشید ایرانی

9. حزب مستقل کار ـ عبادی

10. حزب وحدت ایران اسلامی ـ محبی شولمی

11. حزب مشارکت‌های مردمی گیلان ـ بانو، سهیلا مدارایی

12. کانون مهستان ـ دکتر مهدی پورنامدار

13. کانون مدرسین و فارغ التحصیلان دانشگاه پیام نور کشور ـ احسان نوروزنژاد

14. کانون جوان چهارمحال و بختیاری ـ علی جنگروی

15. کانون همبستگی فرهنگیان کشور ـ علی فائزی

16. کانون وکلای مدافع حقوق بشر ـ ذبیح‌الله احمدلو

17. مجمع دانشجویان و دانش‌آموختگان استان بوشهر ـ دکتر محمدجواد حق‌شناس

18. مجمع دانشجویان و دانش‌آموختگان استان آذربایجان شرقی ـ امیر اسلامی‌تبار

19. مجمع دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاه ابوریحان بیرونی ـ ‌‌ابراهیم مسعودی‌نسب

20. مجمع دانشجویان و دانش‌آموختگان استان اصفهان ـ اصغر مهران‌فر

21. مجمع دانشجویان و دانش‌آموختگان استان گلستان ـ محمد تبرایی 

22. جمعیت اقتدار ملت ایران ـ مجید بهمن‌زاده

23. جمعیت رهروان فردا ـ بهنود نادری

24. جمعیت دوستی و مودت ـ فرزاد قاسمی




1393/05/25
بازدید : 1170


دیدگاه ها

امیر

سلام و درود بر شما - امیدوارم این نامه کارساز و کارگشا باشد و واقعاً کاری انجام بشود...نه اینکه فقط حرف بوده و بی اثر مثل همیشه!!! فقط خدا به فریاد این خاک و این آب برسد که رشته کار از دست بنده خدا در رفته است! در عجبم از امضا کنندگان این نامه !!! اگه متن این نامه دقیقاً همانی باشد که برای رئیس جمهور فرستاده شده واقعاً فاجعه است!!! غلطهای املائی فاحش داره آن هم زیاد!!! مثلاً : هشتاد درسد (غلط) ---> هشتاد درصد (درست) 65 درسد (غلط) ---> 65 درصد (درست) سپاسگذاری (غلط) ---> سپاسگزاری (درست) بینجامند (غلط) ---> بیانجامد (درست) برگذاری (غلط) ---> برگزاری (درست) ادغان (غلط) ---> اذعان (درست) با تشکر

درود و سپاس / به هر روی هیچ چیزی بی تاثیر نیست ودر حافظه ذهنی یک ملت ثبت می شود. ما هم امیدواریم / درباره واژگانی که از دید شما غلط است بهتر بود پیش از پیش داوری کمی بیشتر جستجو و کنکاش می کردید. زیرا همه آن ها درست است به جز واژه بیانجامد و اذعان. من به عنوان مدیر تارنما دست دربیانیه بردم و ودرست واژگان را نوشتم! هرچند شاید کاردرستی نباشد ولی سیاست این تارنما بر درست نویسی و پارسی نویسی است که این چند واژه درستش همان است که من تغییر دادم. اگر بفرمایید که نه چنین نیست ودر دانشگاه و کتاب گونه دیگر است باید گفت آن ها ایراد دارند. برای بهتر دریافتن سری به فرهنگ واژگان دهخدا و پهلوی بزنید. هرچند این کار تازه ای نیست و استادان بزرگی چون کزازی، دکتر حسین وحیدی، استاد فریدون جنیدی و همه آگاهان ودلسوزان زبان پارسی چنین می نگارند.
به هر روی ازتوجه و پیگیری سرکار بسیار سپاس گذارم
شادزی / بامهر و ادب، مدیرتارنمای فرهنگی مهرگان: سیاوش آریا
پاینده ایران 

دیدگاه خود را بنویسید